راهی قدسی

اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم

راهی قدسی

اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم

راهی قدسی
آخرین نظرات
یامن له الدنیاوالأخره
قرآن

در آیات متعددی از قرآن با عنوان «شفا» یاد شده. آن سان که گاه قرآن شفا دهنده دل ها معرفی شده است: «قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُوْمِنِینَ : برای شما از جانب پروردگارتان موعظه ای آمد و شفایی برای آن بیماری که در دل دارید و راهنمایی و رحمتی برای مۆمنان است.(یونس، 57) این در حالی است که قرآن در کنار شفا، مایه هدایت نیز دانسته شده: قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء : بگو این کتاب برای آنها که ایمان آورده اند هدایت و شفاست. (فصلت، 44)


 

واژه «شفا» در لغت به معنای نقطه آخر چیزی است که مشرف به نابودی یا نجات باشد، از این رو شفا یافتن بیمار به معنای عافیت یافتن و نجات از بیماری است.

بر همین پایه، مقصود از «شفای قرآن» نجات از انحطاط و سقوط مادی یا معنوی است که به وسیله هدایت انجام می پذیرد.

۰ نظر ۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۰:۰۰
مجتبی دهقان
یامن له الدنیاوالأخره
آیت الله بهجت

کار به جایى رسیده که در ابتلائات هم حال دعا کردن نداریم. در حدود سى چهل سال پیش جوان شکسته بندى در قم نقل کرد که روزى زن مُحَجَّبِه اى به درِ مغازه ى من آمد و اظهار داشت که استخوان پایم از جا در رفته و مى خواهم آن را جا بیندازى، ولى در بازار نمى شود. چون مى ترسم صدایم را افراد نامحرم بشنوند، اگر اجازه مى دهى به منزل برویم.

قبول کردم و حدود سیصد تومانى را که در دخل داشتم با خود برداشتم و درِ مغازه را بستم و به دنبال آن زن روانه شدم، تا این که به منزل ایشان وارد شدیم. آن زن درِ خانه را از داخل بست، متوجّه شدم که قصد دیگرى دارد، درِ خانه را هم از داخل بسته بود، و مرا نیز تهدید مى کرد که در صورت مخالفت، به جوان هاى بیرون منزل خبر مى دهم تا به خدمتت برسند!

۱ نظر ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۰۰
مجتبی دهقان
یامن له الدنیاوالأخره

اسلام

دین اسلام برخلاف سایر ادیان الهی که از نظر ما تحریف شده اند، پیروان خود را دعوت به تحقیق و جستجو در اصول دین اسلام می کند و از پذیرفتن دستورات الهی بدون تفکر و مطالعه منع نموده است.


شاهد و موید این سخن آیات فراوان قرآن کریم است که انسان ها را دعوت به تفکر کرده. بنابراین مسلمانان باید نسبت به اصول دین خود با تحقیق و مطالعه مومن باشند. در این مقاله به دنبال فهم چگونگی و کیفیت تحقیق در مورد اصول معاد و عدل هستیم. 

نکته ضروری

پیش از ورود به بحث بیان یک نکته ضروری است:

نکته اول: منظور از این که باید تحقیق کنیم و اعتقادات را با تحقیق و بررسی و از طریق عقل خود به آن برسیم چیست و حد آن تا کجاست ؟ آیا در حد مباحث پیچیده کلامی و فلسفی باید تحقیق و تفکر کرد؟ مثلا باید با برهان صدیقین خدا را برای خود ثابت کرد یا نه باید مثلا عدل الهی را در حد کتاب «عدل الهی» شهید مطهری و بلکه بیشتر ثابت کرد یا ... ، بالاخره حد کجاست؟

۰ نظر ۲۸ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۰۰
مجتبی دهقان
یامن له الدنیاوالأخره
وحی

وحی در لغت به معنای اشاره کردن، نوشتن، الهام، کلام پنهانی و هر چیزی است که به دیگری القاء می‌شود.

راغب اصفهانی می‌گوید: ریشه وحی به معنای اشاره تند و سریع است، از این رو هر کاری که به سرعت انجام گیرد وحی نام دارد و این ممکن است در کلامی رمزی و کنایه‌ای باشد.

در اصطلاح، الهامات غیبی خدای سبحان به فرستادگان خویش را وحی می‌گویند.

وحی به معنای "وحی رسالی" شاخصه ی نبوت است و بیش از هفتاد بار در قرآن به کار رفته است. خداوند وحی را بر پیامبران خود که آمادگی دریافت وحی را در خود ایجاد نموده بودند می فرستاد.

در این باره امام حسن عسکری(علیه السلام) می فرمایند: "ان الله وجد قلب محمد افضل القلوب و اوعاها فاختاره"(خداوند قلب و روان پیامبر را بهترین و پذیراترین قلب ها یافت و آنگاه او را برای نبوت برگزید.)

در حدیث جالب دیگری زراره یکی از اصحاب امام صادق(علیه السلام) از ایشان می پرسد: چگونه پیامبر(صلی الله علیه و آله) مطمئن شد آنچه به او می رسد وحی الهی است، نه وسوسه های شیطانی؟

امام (علیه السلام) فرمودند: "هرگاه خداوند بنده ای را برای رسالت برگزیند، به او آرامش و وقار ویژه ای ارزانی می دارد، به گونه ای که آنچه از جانب حق بدو می رسد، همانند چیزی خواهد بود که با چشم باز می بیند." (علوم قرآنی/ محمد هادی معرفت.(با دخل و تصرف))

۰ نظر ۲۵ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۰۰
مجتبی دهقان
یامن له الدنیاوالأخره
معاد

حضرت ابراهیم از کنار دریایى مى‏گذشت، مردارى را دید که در کنار دریا افتاده و قسمتى از آن در آب و قسمتى دیگر در خشکى است و پرندگان و حیوانات دریایى، صحرایى و هوایى از هر سو آن را طعمه‏ى خود قرار داده‏اند.

حضرت با خود گفت: اگر این اتّفاق براى انسان رخ دهد و ذرّاتِ بدن انسان در بین جانداران دیگر پخش شود، در قیامت آنها چگونه یک جا جمع و زنده مى‏شوند. لذا از خداوند درخواست کرد که نحوه‏ى زنده شدن مردگان را مشاهده کند. خداوند نیز با این نمایش، ابراهیم را به نور یقین و اطمینان رهسپار نمود.

از این داستان می توان نتیجه گرفت که کشف و شهود تنها براى کسانى است که مراتبى از علم، ایمان و استدلال را طى کرده باشند لذا درخواست ابراهیم پاسخ داده مى‏شود، نه هر کس دیگر.

۰ نظر ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۰۰
مجتبی دهقان
یامن له الدنیاوالأخره


کسى که از هستى حفاظت مى‏کند، مى‏تواند ما را در برابر خطرات حفظ کند و لذا براى حفاظت، سفارش به خواندن آیة الکرسى شده است.


آیه الکرسی

اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَۆُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ (بقره ـ 255)

در چند مقاله قبل که بحث در مورد آیة الکرسی را آغاز کردیم قسمت های اول آیه را بررسی کردیم. در این نوشتار به ادامه بحث می پردازیم:

در نهمین و دهمین توصیف، مى‏فرماید:" کرسى (حکومت) او آسمان ها و زمین را در بر گرفته و حفظ و نگاهدارى آسمان و زمین براى او گران نیست" (وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَۆُدُهُ حِفْظُهُما).

و در یازدهمین و دوازدهمین، توصیف مى‏گوید:" و او است بلند مرتبه و با عظمت" (وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ).

۱ نظر ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۰۰
مجتبی دهقان
یامن له الدنیاوالأخره

عمر

پرسشى که از دیرباز در این باره مطرح بوده و ذهن ها را به خود مشغول داشته است و در این زمان نیز گاهى رخ مى نماید این است که راز عمر طولانى آن حضرت چیست؟ آیا این امر در راستاى قوانین طبیعى عالم است یا جنبه غیبى و اعجازى دارد؟

آیا امکان دارد از نظر ظاهرى فردى در این عالم عمرى طولانى را سپرى کند و شاداب و با طراوت باقى بماند؟ اصولاً چه مى شد اگر امام زمان(علیه السلام) در ظرف زمانى ظهورش به دنیا مى آمد و در همان زمان سیاست خود را به انجام مى رسانید. 

آیا طول عمر امری غیر عادی است؟

اولین نکته ای که می بایست بدان توجه داشت این است که طول عمر حضرت، امری غیر عادی نیست که برای اولین بار در جهان به وقوع پیوسته باشد بلکه می توان در طول تاریخ به نمونه هایی اشاره داشت.

در گذشته نیز عادت به امثال اینها جاری بوده و از این هم بیشتر، خداوند در قرآن از حضرت نوح خبر داده که وی 950 سال در میان قومش زیسته است: "فلبث فی قومه الف سنه الا خمسین عاما" مورخین می گویند: نوح بیش از این مدت در جهان زیسته است و این نهصد و پنجاه سال مدتی بوده که قوم خود را دعوت به خداپرستی می نموده و در سن شصت سالگی به این کار پرداخته است.

۱ نظر ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۰۰
مجتبی دهقان