شهیدی که تاریخ شهادتش را پیشبینی کرده بود
قاری قرآن بود، دوست داشت در مدرسه مستضعفان درس بخواند، با دوستانش بدون اینکه کسی بفهمد از یک جانباز پرستاری میکردند، جبهه را بر هر چیز مقدم میدانست و دو روز قبل از شهادت در وصیتنامهاش خبر و تاریخ شهادتش را داده بود.
در ادامه دیدارهای جامعه قرآنی با خانوادههای معظم شهدا هیأتی متشکل از نمایندگان، اتحادیه تشکلهای قرآنی، سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ و تعدادی از نمایندگان رسانهها به همراه «اصغر امیرنیا» نماینده معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد به دیدار خانواده شهید «محمدحسین چیذری» رفتند.
از خدا خواستم فرزندی به من بدهد که حافظ اسلام باشد
در ابتدای این دیدار پدر شهید به بیان اوصافی از فرزندش پرداخت و گفت: هنگامی که ازدواج کردم از خدا خواستم اگر فرزندی قرار است به من عطا کند، فرزندی بدهد که حافظ اسلام و قرآن باشد.
محمدحسین سال 1349 در تهران به دنیا آمد، سال 56 به مدرسه نیکان رفت و از آنجا که در این مدرسه اغلب فرزندان مسئولان و افراد متمول درس میخواندند، بعد از انقلاب حاضر به ادامه تحصیل در این مدرسه نشد. تا اینکه از طریق سازمان تبلیغات به جبهه رفت و مدتی بعد مجروح شد و بازگشت، اندکی استراحت کرد و دوباره راهی جبهه شد و گفت: جبهه مقدم به مدرسه است. محمدحسین رفت و در سال 67 در کردستان به شهادت رسید.
حضورش را کنارم احساس میکنم
این که میگویند شهدا زندهاند موضوعی است که من واقعاً آن را احساس کردهام و حضور محمدحسین را کنارم حس میکنم، سال 88 و در جریان فتنه محمدحسین را در خواب دیدم که با فریاد سه بار نام یک خانم را برد، بعدها تحقیق کردم و متوجه شدم این خانم از فعالان فتنه بوده است و یا در همان زمان به خواب مادرش آمد و گفت: از این اتفاقات ناراحت نباشید زیرا حکومت دست ما است.
امتناع از تحصیل در مدرسه متمولان
در ادامه مادر شهید درباره فرزندش گفت: محمدحسین از همان دوران با بسیاری از همسن و سالان خود متفاوت بود. وی را در یک مدرسه خوب نامنویسی کرده بودیم، اما او دوست داشت به مدارسی که عموم مستضعفان در آنجا درس میخوانند برود. بعد از انقلاب هم مدرسه را رها کرد و به جبهه رفت و درسش را در منطقه میخواند.
هنگامی که قصد رفتن به جبهه را داشت آمد و از ما اجازه گرفت، ما ابتدا راضی به رفتن او نبودیم اما در ادامه اجازه رفتن به جبهه را به او دادیم.
گذشت از رانندهای که او را زیر گرفته بود با بوسه
محمدحسین از دوران کودکی با مسجد و جلسات قرآن مأنوس بود، قاری بسیار خوبی بود و حتی در همان دوران کودکی در تلویزیون هم تلاوت کرد. بسیار خوش اخلاق و مهربان بود و احترام زیادی برای من و پدرش قائل بود. جوان باگذشت و فداکاری بود مادرم آن زمان تنها زندگی میکرد و اغلب محمدحسین شبها به منزل مادربزرگش میرفت و کنار او میماند. به یاد دارم یکبار تصادف کرد و یکی از همسایهها که شاهد صحنه تصادف او بود گفت: محمدحسین با اینکه به شدت زخمی شده بود از جایش بلند شد، راننده را بوسید و از او گذشت کرد.
نگهداری مخفیانه از رزمنده جانباز
بدون اجازه من از منزل بیرون نمیرفت، اما در ایام ابتدایی انقلاب و دوران اوج فعالیت گروهک منافقین برخی شبها به منزل نمیآمد یک از به شدت به او گلایه کردم که مادر جان تو فکر نمیکنی اگر نیایی من نگران میشوم چرا بدون اطلاع برخی شبها به منزل نمیآیی. محمدحسین گفت: مادر چون نگران میشوی به تو میگویم، یکی از رزمندگان به نام آقای عظیمی مجروح شده و نیاز به مراقبت و نگهداری دارد. من و تعدادی از بچهها نوبتی در منزل وی میمانیم و از او پرستاری میکنیم.
انسان بسیار عجیبی بود در وصیتنامهاش تاریخ دقیق شهادتش را پیشبینی کرده بود و دو شب قبل از شهادتش در خواب دیدم که شهید میشود.
آقای دزفولی از اساتید قرآن محله چیذر و استاد شهید چیذری در بیان اوصاف این شهید عزیز گفت: اوایل انقلاب در مسجد محل، جلسهای به پا کردم که محمدحسین هم در جلسه شرکت میکرد، وی استعداد خوبی در تلاوت قرآن داشت و مسیری را که یک قرآنآموز باید در پنج سال طی کند در یک سال گذراند و شاید اگر شهید نمیشد از قاریان طراز اول کشور میشد.
تربیت قرآنی پدر و مادر و لقمه حلال توفیق شهادت را نصیب محمدحسین کرد
محمدحسین در جلسات استاد اربابی هم شرکت میکرد و قرآن را با سبک استاد عبدالباسط میخواند. در جلسه استاد اربابی هم بارها مورد تشویق قرار گرفت و هدایایی دریافت کرد. بعد از اعزام به جبهه هم هروقت به منزل میآمد در جلسات حضور پیدا میکرد و دوباره به جبهه میرفت، تربیت قرآنی و لقمه حلال پدر و مادر سبب شد تا انسانی پاک بار بیاید و توفیق شهادت پیدا کند.
فرازی از وصیتنامه شهید
27 رمضان این وصیتنامه را مینویسم و چند روز بیشتر از عمرم باقی نمانده است. شور عجیبی دارم مانند شوری که همه بسیجیان دارند. امیدوارم در جلسات قرآن بتوانید حق خود را نسبت به امام حسین و ائمه علیهم السلام ادا کنید. به قرآن خواندن اهمیت بدهید، چون امام حسین علیه السلام برای احیای قرآن شهید شد و بهترین جوانان بنیهاشم را به کربلا برد و در راه قرآن هدیه کرد.
بدانید برای احیای قرآن است که این همه سال در فراق مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میسوزیم و میسازیم. فقط به خواندن قرآن اکتفا نکنید، بلکه نسبت به آن تأمل کنید.
انتهای پیام/خبرنگار فعالیتهای قرآنی خبرگزاری فارس