راهی قدسی

اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم

راهی قدسی

اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم

راهی قدسی
آخرین نظرات

نوروز از نگاه شریعت

دوشنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ
یامن له الدنیاوالأخره
نوروز از نگاه شریعت

«یا مُقلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الاَبْصارِ یا مُدَّبِرَ الْلَیْلِ وَ الْنَهارِ یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الاَحْوالِ حَوِّلْ حالِنا اِلی اَحْسَنِ الْحالِ.»1
«ان شاءاللّه‌ این عید سعید و این سال نو بر همه مسلمین و ملت شریف ایران بر خواهران، برادران مبارک و مسعود باشد ...
تمام قلوب و تمام ابصار و بصیرت‌ها در دست خدای تبارک و تعالی و ید قدرت اوست. اوست که تدبیر می‌کند جهان را، لیل و نهار را، و اوست که قلوب را متحول می‌کند و بصیرت‌ها را روشن می‌کند، و اوست که حالات انسان را متحول می‌کند و ما آن را در ملت عزیز خودمان در زن و مرد، در کوچک و بزرگ یافتیم. این تقلیب قلوب که قلب‌ها را از آمال دنیوی و از چیزهایی که در طبیعت است بریده بشود و به حق تعالی پیوسته بشود و بصیرت‌ها روشن بشود و صلاح و فساد خودشان را به وسیله بصیرت بفهمند، در ملت ما بحمداللّه‌ تا حدود چشمگیری حاصل شده است و من امیدوارم که در این سال جدید به اعلا مرتبت خودش برسد.»2

عیدهای اسلامی

در قرآن کریم می‌خوانیم: «... اَللّهُمَّ رَبَّنا اَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عِیْدا ِلاَوَّلِنا وَ اخِرِنا وَ ایَةً مِنْکَ وَ اَرْزُقْنا وَ اَنْتَ خَیْرُ الرّازِقینَ3
خداوندا!، مائده‌ای از آسمان بر ما نازل فرما تا برای اولین و آخرین ما عید، و نشانه‌ای از جانب تو باشد و به ما روزی عنایت کن که تو بهترین روزی‌دهنده هستی
عید از ماده «عود» به معنی بازگشت گرفته شده و به گفته راغب اصفهانی به معنی بازگشت به وضعیت مطلوب گذشته است. و به روزهای سرور و شادی نیز گفته می‌شود.4
در اسلام روزهایی، به نام عید اسلامی اعلام گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از:
اول شوّال؛ عید فطر
دهم ذیحجّه؛ عید قربان
هیجدهم ذیحجّه؛ عید غدیر
جمعه؛ عید محمد صلی الله علیه وآله
چرا که در هر یک به گونه‌ای بازگشت انسان به فطرت توحیدی‌اش مطرح است.
بنابراین: «عید نه جامه رنگارنگ پوشیدن است که این عید کودکان است، نه شربت و شیرینی و غذاهای متنوع خوردن، که این عید شکمبارگان است، نه به سیاحت و تفرّج بی‌محتوی پرداختن، که این عید ولگردان است، نه بی‌بندو باری و هرزگی و عیاشی کردن، که این عید بوالهوسان است، نه قاه قاه خندیدین و همدیگر را به مسخره گرفتن و به بازی روز گذراندن، که این عید غافلان است، نه تاب خوردن و سبزه رویاندن و سفره هفت‌سین چیدن و رنج پختن «سمنو» کشیدن، که این عید خرافه‌پرستان است.
هیچ کدام از اینها مفهوم عید از دیدگاه اسلام نیست، که عید اسلامی موفقیت در راه انجام وظیفه است. و تطهیر نفس و تصفیه جان و تمرین صبر و استقامت، چون عید فطر پس از ماه مبارک رمضان.
و عید، گذشتن از امتیازات است. و رسیدن به هم‌آهنگی و شرکت در وحدت بزرگ اسلامی، شکستن غرور و خودخواهی و ترک نازپروریها، سایه‌نشینی‌ها، مشتاقانه ندای حق را لبیک گفتن ... و سرانجام خود را بازیافتن و به خدا رسیدن. چون عیدالضحی پس از دوران سازنده حج.
عید، چون قطره‌ای به دریای جمع پیوستن است. و از انزوا به در آمدن، گسسته‌ها را بهم بستن و صف صف بهم
* عید اسلامی موفقیت در راه انجام وظیفه است. و تطهیر نفس و تصفیه جان و تمرین صبر و استقامت، چون عید فطر پس از ماه مبارک رمضان.
پیوستن، پیوند خود را با خدا استوار کردن و دین خود را هر هفته تحکیم بخشیدن، همچون عید جمعه که عید محمد صلی الله علیه وآله  است».5
برترین عید، روزی است که خداوند متعال نعمتش را بر مسلمانان تمام کرد و ارکان دین را محکم و استوار نمود، و رسالت را به امامت پیوست، و رهبر آینده مسلمانان را معرفی کرد، و فرزند کعبه را بر فراز منبر امامت نشاند، چون هیجدهم ذیحجه عید غدیر خم.
آن‌گونه که در روایات آمده است و بعضی از علمای بزرگوار فرمودند6، و در گاهنامه7 تطبیقی سه هزار ساله به روشنی مشخص گردیده، آن روز، عید غدیر خم با اول فروردین سال دهم هجری شمسی مطابق بوده است و عید نوروز نیز به برکت ولایت رنگ الهی به خود گرفت و در بین شیعیان و ایرانیان شهرت و دوام یافت.

بهار طبیعت

بی‌تردید، عید نوروز، عید طبیعت است، «آغاز بهار و موسم اعتدال طبیعت و لطافت هوا و تعدیل شب و روز و رهایی از قساوت زمستان و سردی و سیاهی شبهای دیرپا می‌باشد.
عیدی همراه با سرود پرندگان و تکبیر جنگل و تسبیح باد و ریزش ابر و فریاد رعد و رویش صحراست.
اگر ما خرافات و نقاط منفی و تاریک را از چهره این عید بزداییم و بگذاریم همرنگ طبیعت با صفا، باشد و بر جهان مثبت و خداپسندانه‌اش بیفزاییم، در دید مکتب نیز عیدی عزیز و ارجمند خواهد بود.»8
چنانچه در حدیث آمده: هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه مبارک رمضان است.9 از این‌رو امیرالمؤمنین علیه السلام  می‌فرماید: «قرآن را بیاموزید که بهار دلهاست.»10 یعنی جان و روان انسان با تعالیم عالی الهی، شکوفا می‌شود.
آری عید واقعی انسان که برترین مخلوق الهی، و گل سرسبد عالم خلقت است، بازگشت به خویشتن خویش و توجه به مبدأ هستی، و تعلیم کتاب سعادتش و در نهایت خود را بازیافتن و به خدا رسیدن است.
و این عید اختیاری است، و انسان می‌تواند از هر روز برای خودش عیدی بسازد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام  می‌فرماید: «کُلّ یَوْمٍ لا یُعْصَی اللّه‌ُ فَهُوَ یَوْمُ عِیدٍ»11 (هر روزی که خداوند نافرمانی نشود آن روز، عید است). البته آنگونه که قرآن می‌فرماید: از بهار طبیعت و حیات دوباره یافتن گل‌ها و گیاهان، سبزه‌ها و درختان، به جنب و جوش آمدن پرندگان و حیوانات طراوت یافتن باغ‌ها و چمن‌زارها، باید درس رستاخیز و بازگشت به سوی خدا را آموخت:
* عید، چون قطره‌ای به دریای جمع پیوستن است. و از انزوا به در آمدن، گسسته‌ها را بهم بستن و صف صف بهم پیوستن، پیوند خود را با خدا استوار کردن و دین خود را هر هفته تحکیم بخشیدن، همچون عید جمعه که عید محمد صلی الله علیه وآله  است.
خداوند متعال می‌فرماید: «زمین را جامد و افسرده و بی‌روح و بی‌جنبش می‌بینی، اما همین که آب باران بر آن نازل کنیم، به جنبش و حرکت درمی‌آید و فزونی می‌گیرد، و انواع گیاههای سرورافزا می‌رویاند، این از آن جهت است که خدا حق مطلق است و نظام زنده کردن مرده‌ها در قبضه قدرت اوست. و اوست که بر هر چیزی تواناست.»12

نوروز در گذر تاریخ

نخستین روز از نخستین ماه سال شمسی را نوروز می‌گویند و ایرانیان در این روز بزرگترین جشن ملی خود را برگزار می‌کنند.13 آریاییان در اعصار باستانی دو فصل گرما و سرما داشتند، در هر یک از این دو فصل جشنی برپا می‌داشتند که هر دو آغاز سال نو به شمار می‌رفت؛ اولی را نوروز و دومی را مهرگان می‌نامیدند.14
هر چند در دربار نخستین خلفای اسلامی به نوروز اعتنایی نمی‌شد15، ولی خلفای بعدی اموی دوباره نوروز را گرامی داشتند و برای افزودن درآمد خود، هدایای نوروز را باب کردند.16 و با ظهور «ابومسلم خراسانی» و روی کار آمدن خلافت عباسی و نفوذ برمکیان و دیگر وزرای ایرانی و تشکیل سلسله‌های طاهریان و صفاریان، جشن‌های ایران بار دیگر رونق یافت.17
با آنکه بسیاری از سنت‌های ایرانیان بعد از ظهور اسلام در ایران از بین رفت و سنت‌های اسلامی جای آنها را گرفت، اما عید نوروز کم و بیش در میان آنها باقی ماند. شاید مصادف شدن روز غدیر خم در سال دهم هجری با عید نوروز در آن بی‌تأثیر نباشد.
علی کاظمی در مقدمه ترجمه کتاب سید عبدالرضا حسینی شهرستانی به نام «نوروز در اسلام» نگاشته است: «با توجه به روایاتی که در باره نوروز رسیده است18، معلوم می‌شود، نوروز پیش از اسلام روزی مورد توجه پیامبران و رهبران الهی بوده است و از ابتدا شادی و سروری که در این روز می‌شده است به خاطر امور معنوی و حوادث مذهبی که در این روز اتفاق افتاده بوده است، ... ولی همان‌گونه که در اثر مرور زمان بسیاری از واقعیت‌ها وارونه شده و بسیاری از حقایق تحریف گردیده، نوروز هم به صورت یک روز ملی و باستانی درآمده، شادی و سرور آن نیز به حساب امور مادی گذاشته شده است ...»
نوروز از جمله دستاویزهایی بوده است که سلاطین از آن بهره‌برداری کرده‌اند.
* برترین عید، روزی است که خداوند متعال نعمتش را بر مسلمانان تمام کرد و ارکان دین را محکم و استوار نمود.
جمشید پادشاه بزرگ ایران باستان به همین منظور و به خاطر استفاده از همین فرصت، تاجگذاری خود را در روز نوروز انجام می‌دهد، و حتما تبلیغاتی هم به راه می‌انداختند که امروز، روز پیمان خلافت الهی است و مردم را دعوت می‌کردند که بیایند و با آوردن هدایای نوروزی با نماینده خدا بیعت کنند و تاجگذاری او را تبریک بگویند. با این مقدمه، پاسخ این سؤال؛ که چرا اعراب نوروز را ضایع ساختند؟ نیز روشن می‌شود:
در روایت معلی بن‌حنیس از حضرت امام صادق علیه السلام  اشاره به همین حقیقت است. «... این روز از روزهای ماست و از روزهای شیعیان ما به شمار می‌رود، که ایرانیان آن را حفظ کرده، و شما عرب‌ها آن را ضایع ساخته‌اید.
اعراب به پیروی از دستگاه خلافت بنی‌امیه و بنی‌عباس چون نوروز را روز ولایت و خلافت الهی می‌شناختند، سخت کوشیدند که این روز را مخفی کرده، ضایع سازند. و لذا برای لکه‌دار کردن نوروز، این روز را از بازمانده‌های مجوس معرفی کرده‌اند. تا جایی که می‌بینیم حضرت امام موسی بن‌جعفر علیه السلام  نیز در مقام تقیه به منصور دوانقی می‌فرماید: «از رسم‌های فرس است و اسلام آن را از بین برده است ...»19
بعضی افراد این روایت را دلیل بر عدم مشروعیت نوروز گرفته‌اند؛ اما با توجه به روایات معارض، حمل بر تقیه شده است، و بهترین دلیل بر عظمت نوروز است و می‌رساند که خلفا تا چه اندازه برای از بین بردن نوروز می‌کوشیده‌اند و پس از یک دوره تبلیغات خلفا که نوروز کاملاً مسخ و در افکار عمومی مسلمین از سنت‌های مجوس معرفی شده، اینک منصور دوانقی حضرت موسی بن‌حعفر علیه السلام  را در این روز وادار به جلوس می‌کند تا از طرفی (مانند مأمون) برای خود موفقیت کسب کند و از طرفی حضرت را در معرض اعتراضات اعراب قرار دهد ... به هر حال شکی نیست در اینکه از نظر اهل بیت علیه السلام  نوروز از روزهای مهم مذهبی معرفی شده و تجلیل آن البته با آداب و رسومی که در روایات بیان شده است، بسیار پسندیده می‌باشد. روزه گرفتن، نماز خواندن، شکر نعمت ولایت بجا آوردن، تجدید بیعت با رهبران الهی و به زیارت مؤمنین و علمای ربّانی رفتن.
اینها خلاصه اعمالی است که مسلمان‌ها در نوروز، به عنوان روز ولایت و روز پیروزی حق و عدالت انجام می‌دهد.20

نوروز در روایات

بخشی از مضامین روایات در مباحث گذشته، بیان گردید، در این فرصت متن بعضی را مورد توجه قرار می‌دهیم.

1 ـ آداب نوروز

«روَیَ الْمُعَلَّی بن‌خُنَیس عَنْ مَوْلانا الصادِقِ علیه السلام  فی یَوْمِ النَیْروزُ: وَ اِذا کانَ یَوْمُ النَیروزِ فَاغْتَسِلْ وَ الْبِسْ اَنْظَفَ ثِیابِکَ وَ تُطَیَّبْ بِاَطْیَب طیبِکَ وَ تَکُونُ صائِما ذلِکَ الْیَوْمَ ...
معلی بن‌خنیس به نقل از امام صادق علیه السلام  در باره نوروز می‌گوید: هنگام نوروز غسل کن، پاکیزه‌ترین لباس‌هایت را بپوش به خوشبوترین چیزها خود را خوشبو نما و در آن روز، روزه باش.
در دنباله روایت، دستور چهار رکعت نماز و سجده شکر و دعای مخصوص در این روز ذکر شده است.»21 این حدیث مورد استناد بسیاری از فقها برای استحباب غسل و روزه و نماز در روز نوروز قرار گرفته است. صاحب وسایل این روایت را دو سه مورد نقل کرده است.22 صاحب جواهرالکلام، همین روایت را از مصباح و مختص آن نقل کرده و مستند استحباب این اعمال در روز نوروز دانسته است.23 و مرحوم علامه مجلسی در زادالمعاد می‌فرماید: به اسانید معتبره از معلّی بن‌خنیس که از خواص حضرت امام صادق علیه السلام  بوده (این روایت) منقول است.24
* عید نوروز نیز به برکت ولایت رنگ الهی به خود گرفت و در بین شیعیان و ایرانیان شهرت و دوام یافت.

2 ـ روز پیمان با خدا

علامه مجلسی می‌گوید: در بعضی از کتب معتبره دیدم که: معلی بن‌خنیس می‌گوید: روز عیدی خدمت امام صادق علیه السلام  رفتم. پرسید: این روز را می‌شناسی؟ گفتم: روزی است که عجم آن را بزرگ می‌شمرند و در آن به یکدیگر هدیه می‌دهند. حضرت فرمود: قسم به بیت عتیق که در مکه است، این نیست مگر به جهت موضوعی قدیمی که برای تو تفسیر می‌کنم ... نوروز، روزی است که خداوند از بندگان پیمان گرفت و آن اولین روزی است که خورشید کرد. و بادها وزیدن گرفت، کشتی نوح علیه السلام  بر کوه «جودی» قرار گرفت و خداوند کسانی را که از خانه خارج شده بودند، زنده نمود ... و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله  به اصحاب امر فرمود: «با علی علیه السلام  به عنوان امارت مؤمنین بیعت کنند ... و هیچ روزی نوروز نیست مگر اینکه در آن روز انتظار فرج داریم، زیرا نوروز از روزهای ما و روزهای شیعیان ماست، عجم آن را حفظ کرد و شما آن را تضییع نمودید ...»25
احمد بن‌فهد در کتاب مهذّب البارع نظیر این روایت را آورده است.

3 ـ روز ولایت

«معلی بن‌خنیس عن الصادق علیه السلام : ان یوم النیروز هو الیوم الذی اخذ فیه النبی صلی الله علیه وآله  لامیرالمؤمنین علیه السلام  العهد بغدیر خم فَاَقروّا له بالولایة فَطوبی لِمَن ثبت علیها و الویل لمن نکثها ...26
نوروز روزی است که پیامبر صلی الله علیه وآله  از مردم برای امیرمؤمنان علیه السلام  پیمان ولایت گرفت و مردم آن را پذیرفتند، خوش به حال کسی که بر آن پیمان ثابت بماند، وای بر کسی که آن عهد را بشکند ...»

4 ـ برآورده شدن نیاز

مفضل بن‌عمر می‌گوید: امام صادق علیه السلام  در ضمن خبری طولانی فرمود: خداوند به حزقیل وحی فرمود یا حزقیل، این روز شریف و با ارزش بزرگی است نزد من، و قسم خورده‌ام که کسی در این روز، نیازی از من طلب نکند، مگر آنکه برآورده سازم و آن روز نوروز است...27

5 ـ هر روز نوروز

«وَ اُتِیَ عَلیُ علیه السلام  بِهَدِیةِ النَیرُوزِ فَقالَ علیه السلام: ما هذا؟ قالُوا: یا اَمیرِالمؤمنینَ الْیَوْمُ النَیْروزُ، فَقالَ علیه السلام، اِصْنَعُوا لَنا کُلَّ یَوْمٍ نَیْرُوزا.28
برای علی علیه السلام  هدیه نوروزی آوردند، حضرت پرسید: این چیست؟ گفتند: ای امیرمؤمنان امروز نوروز است، فرمود: هر روز را برای ما نوروز بسازید

6 ـ هدیه نوروزی

ابراهیم کرخی می‌گوید: از امام صادق علیه السلام  سؤال کردم، در باره مرد ثروتمندی که روز مهرگان یا نوروز، مردم به او هدیه می‌دهند ولی او در عوض احسانی نمی‌کند. امام علیهم السلام فرمود: آیا آنها اهل نماز هستند؟
گفتم: آری.
فرمود: هدیه آنها را باید بپذیرد و او نیز در مقابل‌برای آنها هدیه‌ای بفرستد...29

پى‌نوشت‌ها:

1 ـ مفاتیح‌الجنان، محدث قمی، با ترجمه، ص 604.
2 ـ صحیفه نور، چاپ وزارت ارشاد اسلامی، ج 16، ص 87.
3 ـ سوره المائده، آیه / 114.
4 ـ مفردات، راغب اصفهانی، ص 364.
5 ـ پیام انقلاب، ش 27، 23 اسفند 1359، ص 68، از مقاله حجت‌الاسلام محمدحسین بهجتی «شفق»، امام جمعه اردکان.
6 ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، چاپ آخوندی، ج 59، ص 131، 123، 119.
7 ـ گاهنامه تطبیقی سه هزار ساله، احمد بیرشک، ص 60.
8 ـ برگرفته از مقاله حجت‌الاسلام محمدحسین بهجتی، پیام انقلاب، ش 27، ص 68.
9 ـ اصول کافی، مکتبی (ره)، ترجمه رسولی محلاتی، ج 4، ص 438. قال الباقر علیه السلام : لِکُلِّ شَی‌ءٍ رَبیعٌ وَ رَبیعُ الْقُرآنِ شَهْرُ رَمَضانِ.
10 ـ میزان الحکمة، محمدی ری‌شهری، ج 8، ص 74. از نهج‌البلاغه خطبه 110؛ بحار، ج 2، ص 36.
11 ـ نهج‌البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، حکمت 420.
12 ـ سوره الحج، آیه / 5.بقیه در صفحه 23
13 و 14 ـ فرهنگ فارسی، محمد معین، ج 4، ص 4840. البته در باره تعیین روز نوروز اقوال دیگری هم هست: تا آنجا که ابن‌فهد در مهذّب البارع می‌گوید: نوروز روز بزرگی است اما تعیین آن در روزهای سال مشکل است. النوروز، ص 11.
15 ـ همان، و شاید اعتنا نکردن آنها به نوروز به خاطر این باشد که، نمی‌خواستند روز ولایت زنده شود.
16 و 17 ـ همان، ص 4845 و ص 4846.
18 ـ ر.ک به النوروز، فی مصادر الفقه و الحدیث، مرکز المعجم الفقهی، ص 36 و 24 و بحارالانوار، ج 59، ص 91 و 92.
19 ـ مناقب آل ابی‌طالب؛ ابن‌شهرآشوب، ج 4، ص 318 و 319: حُکِیَ اَنَّ الْمَنْصُورَ تَقَدَّمَ اِلی مُوسی بن‌جَعْفَرِ بِالْجُلُوسِ لِلتَّهنِیَةِ فِی یَوْمِ النَیْرُوزِ وَ قَبْضِ ما یُحْمَلُ اِلَیْهِ فَقالَ علیه‌السلام: اِنّی قَدْ فَتَشْتُ الاَخْبارَ عَنْ جَدّی رَسُولِ اللّه‌ِ صلی الله علیه وآله  فَلَمْ اَجِدُ لِهذا الْعِیدِ خَبَرا وَ اِنَّهُ سنَّةٌ لِلْفُرْسِ وَ مَحاها الاِسْلامُ وَ مَعاذَ اللّه‌َ اَنْ ؟ ما مَحاهُ الاِسْلامُ فَقالَ الْمَنْصُورُ: اِنَّما نَفْعَلُ هذا سیاسَةُ لِلْجُنْدِ فَسَئَلتُکَ بِاللّه‌ِ العَظیمِ اِنَّما جَلَسْتَ فَجَلَسَ ...
20 ـ نوروز در اسلام، سید عبدالرضا حسینی شهرستانی، ترجمه علی کاظمی موموندی، مقدمة، در این کتاب به اشکالات وارد بر عید نوروز، به خوبی پاسخ داده شده است.
21 ـ النوروز، فی مصادر الفقه و الحدیث، ص 7؛ از مصباح المتهجّد، ص 591؛ و علامه مجلسی در زادالمعاد؛ و محدث قمی در مفاتیح‌الجنان، در اعمال ماههای رومی و اعمال عید نوروز آورده‌اند.
22 ـ وسایل الشیعه، حر عاملی، ج 2، ص 428 و 96، و ج 5، ص 288، و ج 7، ص 346.
23 ـ جواهرالکلام، محمدحسن نجفی، ج 5، ص 40.
24 ـ مجله نور علم، شماره 20، ص 111.
25 ـ بحارالانوار، ج 59، ص 91.
26 ـ مجله نور علم، ش 20، ص 111.
27 ـ بحارالانوار، ج 59، ص 119.
28 ـ مجله نور علم، ش 20، ص 112. از مستدرک الوسائل، ج 1، ص 471.
29 ـ النوروز، فی مصادر الفقه و الحدیث، ص 7 به نقل از الفقیه، ج 3، ص 300، و وسایل الشیعه، ج 12، ص 213 و ص 82 به نقل از فهرست ابن‌ندیم، و ص 83، از دعائم الاسلام، ج 2، ص 326، نظیر این آمده است.
30 ـ الفروع من الکافی، کلینی، ج 5، ص 141 و التهذیب، ج 6، ص 378.

منبع: پایگاه حوزه

 راسخون


نویسنده:احمد محیطی اردکانی

۹۵/۱۲/۳۰
مجتبی دهقان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی