خورشید فروزانی که از پس ابرها بر من حیات می بخشد
یکی از بحث های مهم معرفتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بحث فواید امام غایب است. آیا امامی که ما او را نمی بینیم و به راحتی نمی توانیم با او در ارتباط باشیم فایده و اثری برای ما و جامعه دارد یا نقش امام با ظهور حضرت و قیام و انقلاب ایشان شروع می شود؟
سابقه این بحث:
سابقه این
سوال به زمان پیامبر اسلام برمی گردد. وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و
آله از دوازدهمین جانشینشان و غیبت او و از سختی دوران غیبت صحبت می کنند،
جابر بن عبدالله أنصاری از حضرت سوال می کند: "یا رسول الله فهل یقَعُ
لِشیعته الانتفاع به فی غیبته؟"
"ای رسول خدا! شما که می فرمایید
دوازدهمین امام و جانشین شما غایب می شوند، آیا به پیروان ایشان در دوران
غیبت انتفاع (بهره ای، سودی) می رسد؟ و آیا شیعیان او می توانند در زمان
غیبت امامشان نفعی از وی ببرند؟"
حضرت در قالب یک مثال بسیار زیبا جواب می دهند:
"إی و الذی بعثنی بنوة إنَّهُم یستضیئونَ بنوره و ینتَفِعونَ بولایته فی غیبته کانتفاع النّاس با الشمس وإن تجللها سحاب"؛(١)
"بله
به آن خدایی که مرا به نبوت برانگیخت اینها از نور امامشان نور می گیرند و
از ولایت امامشان نفع می برند. همانند بهره مندی مردم از خورشید، هنگامی
که ابر آن را پوشانده باشد". (امام غایب تشبیه می شود به خورشید پشت ابر).
و
حضرت صاحب الامرعلیه السلام نیز در این رابطه فرموده است: "همانطور که از خورشید
هنگامی که توسط ابرها پنهان شده بهره گیری می شود، از من نیز در زمان غیبتم
به همان صورت بهره می برند. و همانا من سبب آرامش و امنیت مردم روی زمین
هستم، چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند". (٢)
همانگونه که حرارت و نور
خورشید، حتی از پشت ابر نیز به زمین میرسد و باعث روشنایی و گرمای مناسب
زمین میشود و حیات موجودات، ممکن پذیر میشود، برکات امام نیز هر چند
ایشان در پشت پرده غیبت است، به انسانها میرسد و جامعه انسانی از وجود
شریفش بهرهمندمیشود.
آثار و برکات امام
1- آثاری که مترتب بر ظهور است و غیبت مانع آن می شود عبارت است از:
تفسیر و تبیین قرآن، برقراری عدالت، تشکیل حکومت جهانی، بیان احکام واقعی، تقسیم بیت المال، اجرای حدود، پاسخ به شبهات.
اینها آثاری است که مترتب بر حضور فیزیکی حضرت است.
2- آثاری که مترتب بر وجود امام است (چه ظاهر باشد و چه غایب):
وساطت در فیض، هدایت باطنی، امید بخشی امام، امنیت بخشی، حفظ کیان شیعه، فریاد رسی حضرت، حفظ علوم و اسرار الهی.
مناسب است درباره اثرات وجودی امام، کاملتر صحبت شود.
واسطه فیض الهی
اولین اثری
که بر وجود امام مترتب است، این است که امام، واسطه فیض الهی بر مخلوقات
است و فیض الهی، به واسطهی ایشان بر بندگان نازل میشود. واسطه فیض بودن،
دو گونه قابل تصور است:
الف. تناسب فیض در خلقت:
نظام جهان اساس اسباب و مسبِبات است و هر پدیدهای از راه سبب و علت،
ایجاد میشود. در رأس این سلسله اسباب، وجود مقدس حجت خدا است. به این بیان
که در فلسفه ثابت شده که میان علت و معلول، سنخیت لازم است.
مخلوقات
مادی و حتی مجردات، به علت ضعف وجودی، نمیتوانند مستقیماً از خداوند که در
نهایت شدت وجود است، پدید آیند. لذا لازم است اول معلول، از لحاظ شدت
وجودی، به گونهای باشد که بتواند صادر از خدا باشد. بنابراین، باید معلول
اولی باشد که دو حیث دارد:
یکی آن که دارای شدت وجودی است تا معلول مستقیم خدا باشد.
و دوم آنکه میتواند جهت کثرت داشته باشد و به واسطهی او، مخلوقات دیگر پدید آمده و از فیض وجود بهره برند.
پس در واقع، فیض
و خلقت اصلی، واسطه و صادر اول است و فیض خدا، از طریق او و در امتداد
وجود او به کاینات میرسد. در عرفان نیز ثابت شده که نحوه وجودی خداوند، به
گونهای است که پیدایش موجودات گوناگون، نیاز به واسطه دارد. در عرفان به
این واسطه یا اول مخلوق، انسان کامل و قطب میگویند.
ب. تأمین هدف اصلی آفرینش:
نظام جهان بر اساس هدف و غایتی خلق شده است و تا زمانی که غایت از این
نظام و هدف آن پابرجا است، نظام نیز به وجود خود ادامه میدهد. هدف از خلقت
عالم، امکان حیاط انسان است و هدف از خلقت آدمی، عبادت و عبودیت است.
خداوند می فرماید: «و ماخلقت الجنَّ و الانس الاّ لیعبدون» (3)
یعنی علت خلقت را عبودیت می داند و ما می بینیم که جن و انس این عبادات را
انجام نمی دهند، و عملاً « لیعبدون» نیست. پس دلیلی وجود ندارد برای
استمرار این فیض در این عالم، پس باید آسمان و زمین در هم پیچیده شود. ولی
اینکه می بینیم عالم استمرار
دارد
به خاطر وجود حضرت مهدی علیه السلام است که عبودیت و بندگی اش در نهایت درجه است،
پس اگر چیزی نباشد جز عبودیت و بندگی چنین شخصیتی، این عالم ارزش استمرار
را دارد. در نتیجه علت غایی این عالم به وسیله ائمه علیهم السلام و این
زمان به واسطه حضرت مهدی علیه السلام تحقق پیدا می کند.
عبادت و عبودیت کامل که
همراه با معرفت کامل است، فقط از طریق امام و حجّت خدا تحقق مییابد. پس تا
زمانی که امام هست، هدف از خلقت نیز باقی است و لذا در سایه وجود او نظام
هستی پا برجا است.
بنابراین، امام، واسطه فیض است و به واسطهی او، فیض
به عالم هستی میرسد و به واسطه او، عالم وجود باقی است، چه امام ظاهر باشد
و چه غایب.
از منبع هدایت تا اوج کمال
خورشید که
کانون نور است و نورش به بیرون پرتو افشانی می کند و شعاع نورش عالم را می
گیرد. این می شود فیض، آنچه از ناحیه خداوند متعال صورت می گیرد می گویند
فیض و سخن در این است که این فیض توسط واسطه ای انجام می گیرد، فیض از طرف
خداوند به یک واسطه افاضه می شود. و این واسطه آن فیض را به دیگران عطا می
کند.
آنچه مسلم است این است که ما در «منبع هدایت» نیاز به واسطه داریم.
زیرا همه، توان گرفتن پیام مستقیم از طرف خداوند را ندارند. خداوند متعال
افرادی را واسطه قرار می دهد برای رساندن فیض به مخلوقاتش.
علّت نیازمندی إفاضه فیض به واسطه
همه
موجودات این قابلیت را ندارند که مستقیم از منبع فیض بهره گیرند به طور
مثال: نور مهتابی از منبع انرژی برق تولید می شود، اما باید ترانسی (واسطه)
بین کارخانه برق و این لامپ باشد تا این لامپ ضعیف بتواند انرژی کسب کند
چون ظرفیت این لامپ نسبت به کارخانه برق بسیار بسیار محدود است و باید
واسطه ای بینشان باشد.
پس همه مخلوقات غیر از آن وجود کامل (امام معصوم علیه السلام )
نیاز به واسطه دارند و این واسطه چون کامل ترین وجود است، می تواند
مستقیماً رابطه با خالق داشته باشد و از طرفی نیز فیض برساند.
به طور
کلی در نظام هستی، مسببات حاکم است، و مسبباتی که بر عالم حاکم هست به
معنای سلسله وسائط است. در نظام هستی اصولاً بین واسطه ها هم سلسله مراتب
وجود دارد.
میوه سیب را خدا برای شما آفریده، امّا به واسطه درخت و باغ و باغبان،
نظام
اسباب و مسببات یک امر بدیهی است و به مشیت الهی، در این عالم حاکم است.
در یک خانه چطور پدر واسطه رساندن رزق و روزی به اهل خانه است، در حالی که
قطعاً روزی رسان خداست. فیض اصلی از طرف خداست. امّا پدر واسطه قرار می
گیرد. امام هم که یک انسان کامل است واسطه تمام نعمت های الهی به جهان مادی
می باشد.
واسطه در برخی نِعَم الهی
قرآن کریم واسطه در نعمت الهی را معرفی می کند:
«وَلَوْ
أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا
اللَّهُ سَیوْتِینَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى
اللَّهِ رَاغِبُونَ» (٤) ؛ چه میشود اگر به آنچه خدا و پیامبرش به آنان
داده راضی باشند، و بگویند: «خداوند برای ما کافی است! و بزودی خدا و
رسولش، از فضل خود به ما میبخشند؛ ما تنها رضای او را میطلبیم.»
آیه
می فرماید اگر اینها خشنود شوند نسبت به آنچه که خدا به آنها داده و رسول
به آنها داده است. آنچه که رسول می دهد هم از ناحیه خداست، رسول که از خودش
چیزی ندارد. و این همان واسطه است. در ادامه آیه می فرماید: خدا از فضل
خودش به ما می دهد، رسولش هم از فضل خدا به ما می دهد[خدا فضل را به رسول
می دهد و رسول این فضل را به ما می دهد] این معنای واسطه در فیض است.
بنابراین
یکی از آثار وجودی امام وساطت در فیض بود که به طور خلاصه از آن سخن
گفتیم. و دانستیم امام سبب بقاء عالم و استمرار نعمت های الهی می باشد.
دیگر
از آثار وجودی امام هدایت باطنی امام است، گر چه هدایت باطنی شاخه ای از
همان وساطت در فیض است اما به خاطر جایگاه والایی که دارد در مقاله بعدی به
آن می پردازیم.
پی نوشت:
1) ینابیع المودة، قندوزی ج3 ص170 ؛ کمال الدین ج1 باب 23ح3.
2) یک صد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان علیه السلام ، علیرضا رجالی تهرانی.
3) سوره الذاریات آیه 56.
4) سوره توبه آیه 59.
اعظم کارگر شریف
بخش مهدویت تبیان