راهی قدسی

اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم

راهی قدسی

اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم

راهی قدسی
آخرین نظرات

شایستگان از منظر قرآن کریم (قسمت اول )

جمعه, ۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۰۰ ق.ظ
یامن له الدنیاوالأخره
شایستگان از منظر قرآن کریم (با نگاهی با آیه های 19 تا 31 سوره معارج) (قسمت اول )

1. نمازگزاران

از نگاه قرآن کریم، طبع انسان به گونه ای است که به هنگام روبه رو شدن با سختی ها، بی قرار و ناشکیبا و به گاه دست یافتن به رفاه و ثروت، بازدارنده و بخیل است. خداوند در قرآن مجید در این باره می فرماید:
ان الانسان خلق هلوعا. اذا مسه الشر جزوعا. و اذا مسه الخیر منوعا.(معارج: 19-21)
بی گمان، انسان، ناشکیب آفریده شده است. چون شر به او رسد، بی تاب و چون خیر به او رسد، بازدارنده است.
در قرآن کریم، گروهی از این قاعده مستثنی هستند، آنجا که خداوند فرمود: «الا المصلین الذین هم علی صلاتهم دائمون »؛ مگر نمازگزاران آنها که همواره نماز به جا می آورند ». (معارج: 22 و 23)
نمازگزاران واقعی بر اثر ارتباط شبانه روزی با سرچشمه خوبی ها، زیبایی ها و قدرت ها، به رنگ خدا درمی آیند و به آرامشی ژرف می رسند. پس به تدریج از ناهنجاری های اخلاقی پاکیزه می شوند. از جمله آن که هنگام روبه رو شدن با دشواری های زندگی بی تاب نمی شوند و به گاه دست یافتن به تنعم و ثروت نیز دیگران را فراموش نمی کنند. «یکی از عمل هایی که سرشار از انگیزه یاد خداست و می تواند انسان را یکسره غرق دریاد خدا کند و نیز می تواند بیدار باش و به خویش آورنده باشد و می تواند همچون شاخص و علامتی، رهروان راه خدا را بر روی خط مستقیم بدارد و از گیجی و گمی حفظ کند، نماز است. یاد خدا از طرفی، هدف را که همانا پیوستن به او - یعنی به بی نهایت خوبی و کمال است، همواره مدنظر قرار می دهد، و مانع از گم کردن جهت می شود و از طرفی، به شخص قوت قلب و نشاط و اطمینان می بخشد و او را از سرخوردگی و فریفته شدن به پدیده های مشغول کننده یا بیمناک شدن از ناهنجاری ها در برابر ناهمواری ها محافظت می کند ». (1)
نماز، گنجایش روحی انسان را افزایش می دهد و او را در برابر سختی ها، خویشتن دار و بردبار و به هنگام خوشی ها و بی نیازی ها، باوقار و دیگرخواه می کند.

2. آنها که هیچ گاه نماز را رها نمی کنند

نماز به انسان تعالی می بخشد، او را دریادل و توانا می کند و از تسلیم شدن در برابر پیشامدها و نیز منفعت طلبی و خودگرایی به هنگام بی نیازی، بازمی دارد. البته این ثمره ها در صورتی به طور کامل بهره نمازگزار می شود که آن را همواره و به وقتش به جا آورد و هرگز آن را ترک نکند، همانگونه که خداوند در آیه 23 سوره معارج فرمود: «الذین هم علی صلاتهم دائمون؛ آنها که نماز را همواره به جا می آورند ». در غیر این صورت، بهره او از نماز بسیار ناچیز و اندک خواهد بود .
در حدیثی از امام باقر علیه السلام در این باره می خوانیم:
احب الاعمال الی الله عزوجل ماداوم علیه العبد و ان قل.(2)
دوست ترین اعمال نزد خدای عزوجل، عملی است که بنده آن را همواره ادامه دهد، اگر چه اندک باشد .
همچنین امام سجاد علیه السلام می فرماید: «انی لاحب ان اداوم علی العمل و ان قل؛ من دوست دارم که عمل را ادامه دهم، اگر چه کم باشد.»(3)
«نماز، تجدید عهد بندگی مخلوق با خداست و همیشه باید این تجدید عهد تکرار شود.» (4) «نماز اسلام که با تلقین و تکرار یاد خدا، بشر محدود و آسیب پذیر را با خدای نامحدود مرتبط می سازد و بدو متکی می کند و با پیوند زدن انسان به مدبر جهان، قدرتی نامحدود و بی زوال به او می بخشد، باید نیکوترین درمان ضعف انسان و مؤثرترین داروی عزم و اراده به حساب آید.»(5)
خوشا آنان که الله یارشان بی
که حمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنانکه دایم در نمازند
بهشت جاودان مأوایشان بی
باباطاهر

3. آنها که اهل انفاق و بخشش هستند

دو بحث «نماز» و «انفاق و کمک به دیگران » در قرآن، معمولاً با هم به دنبال هم آمده است. در حقیقت یکی از آثار ارتباط با خدا، کمک به خلق خداست. خداوند در قرآن می خواهد به ما بفهماند چنانچه کسی در اندیشه مردم نباشد و از رنج و فقر آنان رنج نبرد، اگر نماز هم بخواند، ارزش حقیقی نماز را در برندارد؛ زیرا آن نماز نتوانسته است روح و جان او را از دنیاطلبی و مال پرستی جدا کند و به سوی خداپرستی و دگرگرایی متوجه سازد. بدین ترتیب، آنجا که خداوند در آیه های 22 و 23 سوره معارج، از نماز و ارتباط با خدا سخن می گوید، در آیه های بعد، از دیگرخواهی و رسیدگی کردن به احوال تهی دستان - یعنی ارتباط با خلق خدا - سخن می گوید و می فرماید: « والذین فی اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم؛ و کسانی که در اموالشان، حقی معین برای سائل و محروم است. »
البته سهم و حق محرومان و بینوایان بیش از خمس یا زکات است که پرداخت آن بر همگان واجب است، چنانکه امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
همانا خداوند از برای فقرا در اموال ثروتمندان، حق و حقوق واجبی به نام زکات قرار داد که البته آنان بر اثر پرداخت زکات، در حلقه مسلمانان وارد می شوند، ولی خداوند غیر از زکات حقوقی دیگر نیز [از قبیل انفاق] در اموال ثروتمندان قرار داده است واین همان است که خداوند فرمود: «والذین فی اموالهم حق معلوم؛ و آنها که در اموالشان، حقی معلوم است.»(6)
همچنین امام سجاد علیه السلام در این باره می فرماید:
منظور از حق معلوم در این آیه شریفه، [خمس و] زکات نیست که پرداختن آن واجب است، بلکه مقصود این است که شخص به اندازه بضاعت مالی خویش در صله رحم بکوشد، ضعیفی را تقویت مالی کند و خرج کسی را که نمی تواند زندگی خود را اداره کند، به عهده گیرد.(7)
خداوند بزرگ با دادن چنین دستورهایی درصدد است از نمازگزار، انسانی بسازد که در حال ثروت و بی نیازی، اهل انفاق باشد و به کمک تهی دستان بشتابد، و در دام خودبینی و رفاه زدگی، گرفتار نیاید.
از بزرگترین ثمره های نماز، دیگرخواهی است. بر این اساس، نشانه نمازگزار حقیقی آن است که همواره در فکر نیازمندان باشد.
نکته: انفاق، عامل تعدیل ثروت
در اقتصاد اسلامی، مالکیت خصوصی به تصویب و تأیید رسیده است تا مردم برای کار و تولید و نگاهداری اموال خود، انگیزه و راهکار درست داشته باشند. در واقع، این تأیید مالکیت افزون بر آنکه به سود افراد است، به اقتصاد کل جامعه نیز سود می رساند.
«ورشکستگی اقتصادی کشورهای کمونیست و برچیده شدن بساط مارکسیسم ثابت کرد که مبارزه با مالکیت خصوصی، مبارزه با رونق اقتصادی است. ولی اگر مالکیت خصوصی افسار گسیخته و بی قید و شرط باشد، موجب انباشته شدن ثروت جامعه در دست ثروتمندان و فقیرتر شدن فقیران خواهد شد. اسلام در عین حال که مالکیت خصوصی را اجازه داده، از راه های مختلف با اختلاف طبقاتی و تجمع ثروت در دست اقلیت معدود مبارزه کرده است. یکی از این راهها، برقراری مالیاتهایی مانند خمس و زکات است. راه دیگر، دادن اختیار به حکومت اسلامی است تا هر وقت لازم باشد، برای مصلحت جامعه، قوانین اقتصادی خاصی وضع کند. راه سوم، توصیه به انفاق است. اسلام از مسلمانان خواسته است تا آزادانه و آگاهانه، بدون ترس از حکومت و قانون و برای رضای خدا به مستمندان کمک کنند. انفاق، عملی انسانی است و اسلام همانگونه که برای ایجاد رونق اقتصادی، انگیزه انسانی مالکیت خصوصی را نادیده نگرفته، برای تعدیل ثروت و مبارزه با اختلاف طبقاتی [نیز] انگیزه انسانی و رحم و دستگیری از هم نوعان را که در هر انسانی وجود دارد، فراموش نکرده است.»(8)
دانی که را سزد صفت پاکی
آن کاو وجود پاک نیالاید
دزدند خودپرستی و خودکامی
با این دو فرقه راه نپیماید
تا خلق از او رسند به آسایش
هرگز به عمر خویش نیاساید
تا دیگران گرسنه و مسکینند
بر مال و جاه خویش نیفزاید
تا بر برهنه جامه نپوشاند
از بهر خویش بام نیفزاید
تا کودکی یتیم همی بیند
اندام طفل خویش نیاراید
پروین اعتصامی

4. معادباوران

خداوند در آیه 26 سوره معارج می فرماید: « والذین یصدقون بیوم الدین؛ و کسانی که روز جزا را باور دارند ». «یکی از برجسته ترین ره آوردهای [رسالت] انبیای الهی، معارف و احکام معاد است. ایمان به وحی و رسالت، بدون اعتقاد به معاد سودمند نیست؛ زیرا دین، همان صراط مستقیم است و صراط، برای مقصد است و اگر مقصدی به عنوان جهان ابد و عالم حساب و قسط و عدل و پاداش کیفر نباشد، صراط (یا همان دین ) بی معناست.»(9)
معادباوری و یقین به روز رستاخیز، یکی از عوامل پرهیزکاری است. اعتقاد به روز قیامت و حساب و کتاب سبب می شود که انسان با مراقبت همیشگی کردار خویش، از قلب و جان پاکیزه بهره مند باشد. کسی که به جهان ابدی معتقد است، در برابر سختی ها و ناگواری های روزگار، به امید رسیدن به والاترین پاداش الهی که همانا نزدیکی به خداوند است، خویشتن داری و صبر پیشه می کند و با بی تابی و اعتراض به اراده خداوند، پاداش خود را تباه نمی سازد .حضرت علی علیه السلام یکی از ثمره های بزرگ معادباوری را دگرگرایی، انفاق و توجه به دیگران می داند و می فرماید:
بدان که راهی دشوار و بس طولانی پیش روی داری و در این راه، بدون کوشش بایسته و تلاش فراوان و برداشتن زاد و توشه و سبک کردن بار گناه، موفق نخواهی بود. اگر مستمندی را دیدی که توشه ات را تا قیامت می برد و فردا که به آن نیاز داری، به تو بازمی گرداند، کمک کردن به او را غنیمت شمار، و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالی داری، بیشتر انفاق کن و همراه او بفرست؛ زیرا ممکن است روزی در رستاخیز در جست و جوی چنین فردی باشی و او را نیابی. به هنگام بی نیازی اگر کسی از تو وام خواهد، غنیمت بشمار تا در روز سختی و تنگ دستی، به تو بازگرداند.(10)
در قرآن کریم، رهایی از تبه کاری، ره آورد اعتقاد به معاد معرفی می شود، آنجا که آمده است:« انا اخصلناهم بخالصه ذکری الدار؛ ما آنان را برای آخرت اندیشی، خالص و پاک دل ساختیم .»(ص: 46)
در مقابل، فراموشی قیامت را مایه انحراف از راه خدا و گرفتارآمدن به عذاب الهی می داند و می فرماید:
ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب. (ص: 26) بی گمان، کسانی که از راه خدا گمراه می شوند، عذاب سخت و سنگینی ( در پیش ) دارند؛ زیرا روز حساب را فراموش کرده اند.
همواره به یاد معاد بودن، به اصلاح فرد و جامعه می انجامد.

پی نوشتها:

1- محمد اسفندیاری، قندپارسی، قم، صحیفه خرد، 1382، چ 2، به نقل از: آیت الله خامنه ای، از ژرفای نماز، ص 9.
2- محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه: سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، ج 3، ص 129.
3- همان، ص 130.
4- مرتضی مطهری، حکمت ها و اندرزها، تهران، صدرا، 1385، ص2، ص199.
5- قند پارسی؛ به نقل از: ژرفای نماز، ص 16.
6- عبدعلی الحویزی، تفسیر نورالثقلین، تصحیح: سید هاشم رسولی محلاتی، قم، دارالکتب العلمیه، ج 5 ، ص 417.
7- فیض کاشانی، تفسیر صافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1377، ج 7، ص 293.
8- غلامعلی حداد عادل، درسهایی از قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1384، چ 1، ص 229.
9- عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، 1378، چ1، ج 2، ص 197.
10- نهج البلاغه، ترجمه: دشتی، نامه 31.

منبع:ماهنامه طوبی24
/خ/راسخون/نویسنده:سید محمود طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی