برابری جنسیتی؛ خدعهای برای ویرانی شخصیت یا نردبان آزادی زن در غرب
به واقع و به دور از بازیهای سیاسی و جناحی رایج در دنیا طرح موضوع برابری جنسیتی با چه قصد و نیتی مطرح شده است؟
«یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» "ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و در گروهها و تیرههای بزرگ و کوچک جای دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ همانا گرامیترین شما نزد خدا، با تقویترین شماست".(حجرات/۱۳)
پنجاه و نهمین اجلاس کمیسیون مقام زن که هر ساله در اسفندماه برگزار میشود با موضوع سند پکن در حوزه زنان اختصاص داشت که در این اجلاس به بررسی دستاوردهای این سند در کشورهای جهان میپرداخت، یکی از مهمترین اصول حاکم بر این سند اصل برابری جنسیتی است که اصلی چالشبرانگیز محسوب میشود.
با توجه به نگاه قرآن در اصل خلقت انسان که زن و مرد را برابر آفرید و در پاداش اعمال نیز یکسان هستند و در بسیاری از احکام دینی ما نیز بین زن و مرد اشتراک داریم اما نکته مهم و قابل توجه این است که زن و مرد از نظر روحی، روانی، فیزیکی، قابلیتهای وجودی و وظایف متفاوت هستند و قطعاً هر کس این تفاوت را لحاظ نکند در حقیقت با طبیعت خلقت انسان مخالفت کرده است و ظلم مضاعفی چه به زن و چه به مرد روا داشته است.
هیچ عقلانیتی نمیتواند بپیذیرد که زن و مرد از منظر جسمی و روحی و سایر ابعاد یکسان هستند؛ پر واضح است که به دلیل این تفاوتها در احکام یا نظام حقوقی اسلام و مسئولیتها و وظایف نیز تفاوتهایی به چشم میخورد؛ در بحث عدالت جنسیتی، اگر بخواهیم در زمین آنها بازی نکنیم باید بیپرده سخن گفته شود و به هیچ وجه از اینکه ما را طرفداران این نوع تفاوتها میبینند، نهراسیم و دین خود را به عنوان دینی الهی با نگاهی فراتر از نگاه بشری که هم برای زن و هم برای مرد حق قائل است معرفی کنیم.
این حقیقت اجتنابناپذیر است که زن و مرد نقاط اختلاف بسیار زیادی دارند که نمیشود آن نقاط را در لفافه و یا توجیه مطرح کنیم؛ اگر به صورت انفعالی در مقابل این نوع اندیشهها عمل کنیم در حقیقت در زمین دشمن بازی کردهایم و نه تنها آنها خلع سلاح نشدهاند بلکه دائماً ما را مورد هجمه قرار میدهند که اگر به برابری جنسیتی اعتقاد داریم، پس چطور در عمل و قوانینتان قائل به آن نیستید؛ (از نظر استراتژی برخورد با آنها سوال این است که چرا بعد از گذشت بیست سال هنوز نتوانستهایم شاخصهایی برای عدالت جنسیتی مطرح کنیم؟).
کشورهای اسلامی باید از نظام حقوقی اسلام به صورت آشکار در فضاهای دولتی و غیردولتی دفاع کنند، کشورهای غربی با توجه به اجرای برابری جنسیتی بسیار آسیب پذیرترند و ما نباید هراس داشته باشیم که به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان نپیوستهایم و یا مورد هجمه آنها قرار بگیریم. برای مثال در بخش اشتغال زنان، کشورهای غربی نمیتوانند جواب این سوال را بدهند که از نظر دریافت دستمزد، زن و مرد یکسان هستند؟ در بیشتر این کشورها فقط به دلیل جنسیت، زنانشان بین ۷۰ تا ۹۰ درصد حقوق مردان را دریافت میکنند لذا اگر حرف از برابری جنسیتی است چرا خودشان نتوانستهاند در این زمینه برابری را اعمال کنند و آیا حضور زنان در سربازی در این کشورها و در جنگها که از نگاه برابری جنسیتی بهره میبرد به نفع زن و کودکش است یا با توجه به اینکه زنان باید دوران بارداری و شیردهی و پرورش نوزاد را به عهده داشته باشند با همه این احوالات حضانت مالی فرزندان نیز بر عهده زن است؟
این چه نوع نگاه برابری است که مادری که دارای فرزند است و برای تربیتش و معاشش باید اقدام کند، ولی پدر فرزند هیچگونه مسئولیتی را به عهده ندارد؟ همانطور که مقام معظم رهبری مدظله العالی در سخنانشان فرمودند : «ما در مسئله زنان از غرب طلبکاریم» زنان در غرب نه تنها با نگاه برابری جنسیتی حقوقشان ایفاد نمیشود بلکه در حقیقت، حقوقشان به نوعی ضایع نیز میشود؛ برای مثال در بحث اشتغال، حضور زنان در سربازی و جنگ، مسئولیت مالی و تربیتی فرزندان بر دوش مادران، استفاده ابزاری در مشاغل مختلف از زنان و نگاه ابزاری به زن به عنوان جنس دوم و اینکه در بحث تجارت جنسی و پورنوگرافی، زنان غرب مقام اول تجارت را در سطح جهان کسب کردهاند آیا این توانمندسازی زنان است؟؟ آیا برابری جنسیتی است؟؟
به طور کلی تمام ادیان توحیدی قائل به تفاوت زن و مرد هستند و انسان از
بدو خلقت در قالب خانواده آفریده شده است، آفرینش آدم و حوا در بهشت حاکی
از تفاوت جنسیتی و اهمیت شکل بنیادین خانواده است، پس چرا برخی باید به
صورت منفعلانه در مقابل شعارهای پوسیده غربی از حقوق واقعی زنان دست
برداشته و موضوعات را فقط به صورت گرایشات جنسیتی تعریف کنیم؟ برای اینکه
بتوانیم فکر برتر اسلامی را در جهان نهادینه کنیم، باید این تفکر را با
دلایل متقن علمی و دینی و برتری آن را به نظام فکری منحط غربی که همان
برابری جنسیتی است مقایسه کنیم و نیازی نیست منفعلانه در مواجهه تفهیمی با
آنها برخورد نماییم.
چرا هیچ گاه در این نگاه برابری جنسیتی با توجه به اصرار ادیان الهی به
پوشش زنان، سازمانهای بین المللی این حق را برای زنان قائل نبودهاند و
این الگوی برتر خانواده و اسلام را در جهان تبیین نکردیم؟
آیا بحث همخانگی و نوع زندگی Cohabit به نفع زنان است که هر وقت یک مرد خواست با او زندگی کند و هر آن که نخواست او را ترک کند؟ یا اشتغال زنان که مسئولیت خانه و فرزندان نیز بر عهده آنان است به عنوان حقوق زنان مطرح است یا کاری مضاعف است بر دوش زنان؟ در یک نگاه برابری جنسیتی مردان چه مسئولیتی بر عهده دارند؟
شرایط برابری جنسیتی در غرب، زن را خوار کرده و دادن این فرصتها در حقیقت بهانهای است، برای آزادکردن وقت و مسئولیت مردان. در نگاه اقتصادی اسلام، زنان نه تنها مسئولیت اقتصاد خانواده را به عهده ندارند بلکه با دریافت مهریه، نفقه، اجرتالمثل و حق شیردهی، هم میتوانند شغل داشته باشند که درآمد حاصل از شغل فقط به خودشان تعلق دارد و هم این دریافتیها را از طرف همسرشان و یا ولی مربوطه.
تبیین ابعاد مختلف مشکلات زنان در غرب و راهکارهای اسلامی، راهحلهای برتر اسلامی نه تنها میتواند پاسخگوی یاوهگوییهای غربیها باشد، بلکه میتواند به عنوان الگوی برتر برای جهان معرفی شود. متاسفانه در ایران ما به عنوان یک رشته دانشگاهی مطالعات زنان در بحث برابری جنسیتی نپرداختیم و همیشه سعی کردهایم به صورت منفعل به غربیها پاسخگو باشیم و حقوق زنان را آنگونه که شایسته است مطابق با قوانین اسلام استیفا نکردهایم.
انتهای پیام/خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم