قرآن و نهجالبلاغه هر دو آینهاند

قرآن و نهجالبلاغه هر دو آینهاند


مقدمه
بحث از ظهور پربرکت حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، با استناد به آیات قرآنی، به مقدمه ای کوتاه نیاز دارد.جدّ علامه طباطبائی(ره) از شاگردان و معاشران نزدیک شیخ محمد حسن نجفی (صاحب جواهرالکلام) بود و نامه ها و نوشته های ایشان را می نگاشت. مجتهد بود و به علوم غریب (رمل و جفر و ...) نیز احاطه داشت اما از نعمت داشتن فرزند محروم بود. روزی هنگام تلاوت قرآن به این آیه رسید:
« و ایوب إذ نادی ربه: انیّ مسنی الضر و انت ارحم الرّاحمین »
با خواندن این آیه، دلش می شکند و از نداشتن فرزند غمگین می شود.
همان هنگام چنین ادراک می کند که اگر حاجت خود را از خداوند بخواهد، روا خواهد شد. دعا می کند و خداوند هم پس از عمری دراز، فرزند صالحی به او عنایت می فرماید. آن پسر، پدر مرحوم علامه طباطبائی می شود. پدر علامه نیز پس از تولد او، نام پدر خود ( یعنی جدّ علامه) را بر وی می نهد.

روشن ساختن مراد جدّی و مقصود حقیقی خدای علیم و حکیم (1)
برای روشن شدن این مرحله باید سه عنصر زیر را به خاطر سپرد:عنصر یکم:
اصل اوّلی و قاعده مقبول و قانون اتفاقی خردورزان، تطابق اراده استعمالی و جدّی است؛ یعنی کلّ ظاهر مقصودٌ للمتکلم أو الکاتب؛ هر گوینده یا نویسنده ای، مدالیل ظاهری الفاظ و مفاهیم عرفی گفته یا نوشته اش را قصد می کند و کتاب الهی نیز از این قانون جدا نیست؛ ولی اگر گاه در کشف مراد خدای سبحان ابهام یا شک پدید آمد، برای زدودن آن باید اقدامی شایسته انجام داد، از این رو مفسّر با مددجویی از راهکارهای سه گانه زیر، ضمن تردید زدایی، مقصود گوینده را به چنگ می آورد:أ. استمداد از دیگر آیات قرآن حکیم:
بر اساس آیین نامه گفتار و نوشتار، هر گوینده و نویسنده ای برای ارائه مقاصد خویش می تواند از قرائن پیوسته و گسسته مدد بجوید، از این رو برای دست یابی به مراد واقعی هر گفته یا نوشته ای، باید نخست به سراغ روشن گری های درونی آن رفت و با تجمیع شواهد گویا، به هدف وی دست یافت؛ اما مهارت شناسایی و جداسازی محکم از متشابه، ناسخ از منسوخ، عامّ و مقیّد از خاصّ و مطلق، مجمل از مبیّن بایسته چنین جست و جوگری است، چون تنها درون مایه بی ابهام و شک، شایسته زدودن آن دوست.
