پنجاه ونهمین سالروز رحلت مرجع عالیقدرشیعه آیة الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه
ولادت و آغاز تحصیلات
در روزهای پایانی صفر 1292 ق خانه حجة الاسلام حاج سیدعلی بن سیداحمد طباطبایی با تولد نوزادی که «حسین» نام گرفت، غرق در ذکر و سپاس پروردگار شد.او درس های ابتدایی، منطق و گلستان سعدی را در مکتب آموخت و سپس نحو، صرف، بدیع، عروض، منطق، فقه و اصول را فراگرفت.
آن گاه عزم اصفهان کرد و پس از جلب رضایت پدر به سمت آن سرزمین دانش خیز به راه افتاد. آیت الله بروجردی در اصفهان در مدرسه صدر سکنا گزید و از محضر استادان و بزرگان آن مدرسه خوشه های معرفت چید و بهره ها برد.
استادان آیة اللّه بروجردی
آیت اللّه بروجردی همواره در جست وجوی علم بود و در طول عمر پربرکت خود از هیچ کوششی برای فراگیری معارف اسلامی غفلت نمی کرد. هر جا که از وجود اندیشمندی نشانی می یافت به محضرش می شتافت و از دانش و کمالات وی بهره می جست. او نخست در درس استاد گران قدر، سیدمحمد باقر درچه ای، شرکت جست. دانشور درچه ای، که نور الهی در دل داشت، گوهر یگانه بروجرد را بازشناخت، او را به خود نزدیک کرد و از عنایات ویژه خویش برخوردار ساخت. آیت اللّه بروجردی سپس مدتی نزد حضرت آیت اللّه ملا محمد کاشی به تحصیل علوم اسلامی و معارف اهل بیت علیهم السلام مشغول گردید. از دیگر استادان وی می توان از مجتهد وارسته، میرزاابوالمعالی کلباسی، دانشور گرانمایه سیدمحمدتقی مدرس و حکیم برجسته میرزا جهانگیرخان قشقایی نام برد. استادان گران پایه ای که هر یک به گونه ای ستاره تابناک بروجرد را از عنایت خویش بهره مند ساختند و در شکل گیری شخصیت گوهر گران بهای خاندان طباطبایی دخالت داشتند.
رهسپار نجف
سال 1319 ق برای گوهر یگانه بروجرد سال تحول بود؛ زیرا در همین سال بود که آیت الله بروجردی همراه برادر کوچکش سیداسماعیل، رهسپار نجف اشرف گردید. برادران بروجردی در 1320 به حریم پاک امیرمؤمنان علی علیه السلام گام نهادند. آیت اللّه بروجردی که در آن زمان 28 سال داشت و مجتهدی جوان شمرده می شد، باشور و شوق جوانی به درس حضرت آیت اللّه محمدکاظم خراسانی شتافت و توجه آن استاد بزرگ حوزه نجف را جلب کرد و میان آنها پیوندی ناگسستنی پدید آورد؛ به گونه ای که اگر پس از درس آخوند خراسانی، سخنی بر زبان نمی آورد، استاد وی را مخاطب قرار می داد و می فرمود: آقا نظری ندارید؟ اندک اندک ارج آیت اللّه بروجردی بر شاگردان محفل آخوند نیز آشکار شد.آنها از او خواستند تا پس از خروج استاد از محفل، درس وی را با شرح و توضیح فزون تر بازگو کند. بدین ترتیب یکی از برنامه های مجتهد بروجردی تقریر درس استاد شد.
بازگشت به وطن
آیت اللّه بروجردی هشت سال در جوار بارگاه ملکوتی حضرت علی علیه السلام اقامت گزید و در حوزه علمیه نجف علاوه بر آخوندخراسانی از بزرگانی چون حضرات آیات شیخ الشریف اصفهانی و سید محمد کاظم یزدی بهره کافی برد. ایشان در این مدت هم چنین گروهی از دانش پژوهان معارف اسلامی را از درس فصول (در علم اصول) خویش کام روا ساخت. سرانجام در اواخر 1328 به اصرار پدر راه بروجرد پیش گرفت و در 1329 با استقبال پرشور مردم به زادگاهش گام نهاد. او بر آن بود که پس از اقامتی کوتاه در وطن، دیگر بار به سمت نجف بال گشاید و به آستان مقدس علوی پناهنده شود. ولی بیماری و مرگ پدر و سپس استادش آخوند خراسانی اشتیاق سفر را در وجودش میراند؛ چرا که زندگی در نجف بی حضور استاد خراسانی برایش دشوار بود. به همین دلیل، اندیشه هجرت از سر برون کرد و در بروجرد بساط تدریس و ارشاد مردم گسترد.
دستگیری آیت اللّه بروجردی
هم زمان با اوج گیری اعتراض های مؤمنان علیه رضاخان و هجرت اعتراض آمیز روحانیان کشور به قم، آیت اللّه بروجردی که در آن زمان در نجف به سر می برد، به مرز ایران گام نهاد. مزدوران دربار، که از پیوستن او به مهاجران و رساندن پیام مراجع نجف به معترضان می هراسیدند در مرز قصرشیرین وی را دستگیر کردند و به پایتخت بردند. در تهران رضاخان به دیدارش شتافت. او که در پی یافتن فردی برای رویارویی با شیخ عبدالکریم حائری بود. با ایشان مهربانی کرد. آیت اللّه بروجردی در پاسخ رضاخان، که خواستار نادیده گرفتن جایگاه آیت اللّه حائری و پیروی دولتیان از او بود، فرمود: خیر، شما با ایشان تماس بگیرید، من هم اگر کاری داشتم از طریق آن جناب با شما در میان می نهم. آن گاه وی را به همراهی با روحانیت و عمل به اوامر الهی فراخواند.
فقیه آگاه
از نکات مهم و چشم گیر در شخصیت آیت اللّه بروجردی جامعیت علمی آن بزرگوار است. استاد فقیهان شیعه را نمی توان تنها یک فقیه به شمار آورد. او از علوم دیگر روزگار به اندازه ای آگاهی داشت که موجب شگفتی صاحب نظران می شد. خاطره ای که تاریخ در این باره ثبت کرده است می تواند دلیل روشنی بر درستی این سخن باشد. روزی وزیر فرهنگ وقت همراه مسعودی، رئیس روزنامه اطلاعات، نزد ایشان شتافت. کسی که آن ها را خدمت آقا برده بود دست مبارکش را بوسید. در پی او وزیر فرهنگ نیز چنین کرد ولی مسعودی از این کار سرباز زد. پس از معرفی، آقا درباره تاریخچه روزنامه نگاری، اهداف آن، اولین روزنامه نگار و ... سخن گفت. آن گاه پرسشی جغرافیایی مطرح کرد و چون وزیر فرهنگ از پاسخ بازماند خود به تبیین پاسخ و توضیح آن پرداخت. هنگام خداحافظی مسعودی پیش از همه دست آقا را بوسید و پس از بیرون آمدن گفت: آقا چنان پیرامون روزنامه نگاری صحبت کرد که گویا یک روزنامه نگار است.
دریای دانش
روزی سرتیپ رزم آرا خدمت حضرت آیت اللّه بروجردی شتافت تا قبله نمای اختراعی خویش را به وی بنمایاند. آقا درباره نجوم و ریاضی مطالبی بیان کرد. سرتیپ پس از خروج گفت: من خیال می کردم آقا تنها در فقه و اصول مجتهد است ولی معلوم می شود در هر فنی تخصص دارد؛ چون مطالبی که امروز اظهار داشت از مسایل دقیقی است که حتی بسیاری از استادان از آن آگاهی ندارند.
آثار آیت اللّه بروجردی
مرجع روشن بین شیعه حضرت آیت اللّه بروجردی در کنار تدریس و کارهای روزانه به تحقیق نیز می پرداخت و نتایج پژوهش های خویش را ثبت می کرد. از فقیه نامور شیعه حضرت آیت اللّه بروجردی آثاری جاودان بر جای مانده است که نام برخی از آنها چنین است: 1. تجرید اسانید الکافی؛ 2. تجرید فهرست شیخ طوسی؛ 3.تجرید رجال نجاشی؛ 4. حاشیه بر کفایة الاصول؛ 5. حاشیه بر عروة الوثقی؛ 6. رساله ای درباره سند صحیفه سجادیه؛ 6. بیوت الشیعه؛ 7.اسانید کتاب علل الشرایع شیخ صدوق.
پاسداری از میراث پیشینیان
حضرت آیت اللّه بروجردی در کنار تلاش های علمی و اجتماعی فراوان، همواره به میراث دانشوران پیشین ارج می نهاد و در فرصت های گوناگون آثار علمی مخطوط و کم یاب را به چاپ می رساند. کتابخانه های کوچک و بزرگ بنیاد می نهاد و آثار دانشمندان را از این راه در اختیار جویندگان دانش می گذاشت. کتابخانه بزرگ آن فقیه نستوه در کنار مسجد اعظم قم نشانه توجه مرجع شیعه به این امر خدا پسندانه است.
میراث جاوید
آیت اللّه بروجردی علم و عمل را وجهه همت خویش ساخت و در تحقیق و ژرف نگری علمی به مرحله عالی دست یافت. آن بزرگوار از همان سال های زندگی در بروجرد همواره در اندیشه نگارش مجموعه ای بود که فقیهانی را در استنباط احکام یاری دهد و آنها را از مراجعه به کتاب های روایی متعدد بی نیاز سازد. چون به قم گام نهاد و شاگردانی خبره و محقق تربیت نمود، این اندیشه را با آنها در میان گذاشت و به یاری گروهی از آنان در مدت هشت سال اثر بیست جلدیِ جامع احادیث الشیعه را آماده چاپ ساخت. او از این طریق خدمت ارزنده ای به جهان تشیع عرضه کرد. به گونه ای که اینک نیز استادان، محققان و طلاب حوزه های علوم اسلامی از این میراث ماندگار بهره کافی می برند.
مقابله با دربار
تبلیغات پر حجم روزنامه ها و مجلات وابسته نظام شاه در راه دین زدایی و دورساختن مردم از فرهنگ اصیل اسلامی، مرجع بیدار شیعه را رنج می داد. بنابراین گاه بر می آشفت و خشمگینانه به شاه هشدار می داد. روزی به اقبال، نخست وزیر وقت، گفت: «پدرش(رضاخان) بی سواد بود ولی یک مقدار شعور داشت اما این شعور هم ندارد و چیزی ملتفت نمی شود!» گاهی از پذیرش او خودداری می کرد و زمانی به شدیدترین وجه ممکن در برابر نقشه های او می ایستاد. برای مثال وقتی شاه مسئله تغییر خط ایران از فارسی به لاتین را مطرح کرد و در این راه تبلیغات فراوان انجام داد، مرجع دلاور شیعه چون سدّی آهنین در برابر دربار ایستاد و گفت:« ... من تا زنده ام اجازه نمی دهم این کار را عملی کنند به هر جا که می خواهد منتهی شود».
استحکام بنیادهای علمی و اقتصادی حوزه
آیت اللّه بروجردی از بزرگ مردانی است که با تلاش و همت فراوان خویش توانست حوزه علمیه قم را سروسامان داده، به مسایل معیشتی دانش پژوهان توجه ویژه نماید. حضور وی با چنان معنویت و تأیید الهی حوزه مقدس قم را که زیر ضربات پیوسته عوامل رضاخان ناتوان شده بود، جانی تازه بخشید. اینک همه چیز برای گسترش حوزه و محکم ساختن بنیادهای علمی و اقتصادی آن آماده بود. پیروان مؤمن فقیه بروجردی انبوه وجوه شرعی و هدایای خویش را نزد مرجع وارسته شان گسیل می کردند و دانشجویان از گوشه و کنار کشور برای بهره گیری از دریای دانش آن بزرگ مرد به قم می شتافتند.
مرجع جهانی
آیت اللّه بروجردی منشأ خیرات و برکات بود. این فقیه فرزانه در مدت عمر پربار و پربرکت خود خدمات بسیاری به مسلمانان سراسر جهان عرضه کردند که تأسیس بیش از هزار مسجد، مدرسه، بیمارستان، کتابخانه، گرمابه و دبستان در ایران، عراق، لبنان، آفریقا و اروپا، نمونه کوچکی از آن شمرده می شود. این خدمات ارزنده و ستودنی، مرجع شیعیان را از محدوده مرزهای کشور فراتر برد و به شخصیتی جهانی تبدیل کرد. شخصیتی که شاعران و نویسندگان اهل سنت در شعرها و مقاله های خویش وی را می ستودند و دولت مردان شیعه و سنی برایش هدیه فرستادند. برای مثال زمانی ملک سعود، پادشاه حجاز، یک چمدان بزرگ حاوی پانزده نسخه قرآن کریم، قطعاتی از پرده خانه خدا و اشیای گران بهای دیگر نزد آن دانشمند وارسته گسیل داشت. اما سرور فقیهان شیعه تنها قرآن ها و پرده کعبه را پذیرفت و باقی را همراه نامه ای به ملک سعود بازگرداند.
ارتباط با دارالتقریب
مرجع پاک دلان، حضرت آیت اللّه بروجردی یکی از مصلحان اجتماعی و بنیان گذاران وحدت اسلامی به شمار می رود. او با روشن بینی خاص خویش آستین همت بالا زد و در کنار تدریس روزانه به اصلاحات اساسی دست یازید. او به وضعیت درسی حوزه سامان داد و به مسائل مالی طلاّب رسیدگی کرد. هم چنین برقرار ساختن ارتباط با«دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه»و محافل رسمی برادران اهل سنت برای ایجاد وحدت میان گروه های مسلمان، و گسیل کردن نمایندگی به اروپا و آمریکا برای شناساندن اسلام واقعی به مردم آن مناطق بخشی دیگر از اقدامات آن آفتاب فروزان به شمار می رود.
غروب خورشید فقاهت
آیت اللّه بروجردی این دانشمند بزرگ و نامی، مرجع عالم تشیّع، فقیه وارسته و خدمت گذار صادق اسلام و مسلمین، سرانجام پس از عمری پربار، در سیزدهم شوال 1380 ق برابر با دهم فروردین 1340 ش، برای همیشه چشم از جهان فرو بست و به جوار حق شتافت. پیکر آیت اللّه بروجردی پس از تشیع بی نظیر، در مسجد اعظم قم، که خود بنیاد نهاده بود، به خاک سپرده شد.
برگ های زرّین
تو از فراز کدامین ستاره آمده بودی که این سان کلامت بوی آسمان می داد؟ تو از کدامین کهکشان بودی که خورشید در برق نگاهت، رنگ می باخت؟ در تو کرامت کدامین ابر می بارید؟ کدامین خاک، پاکی پیشانی ات را می فهمید؟آری، آیت اللّه بروجردی، همتی بلند، اخلاقی نیکو و زهد و تقوایی بی نظیر داشت. استادی بی بدیل، پدری مهربان و معلّمی دل سوز بود. از این رو، برگ های زرّین حیات وی با تعهد و صداقتْ مزّین، و با تاروپودی از اخلاص و محبّت، آراسته گردیده است.
رضوان خدا نثار روح آن مجتهد عالی مقام باد.