وجهی از زیبایی قرآن که مغفول مانده است
مقام معظم رهبری در محفل انس با قرآن کریم (95/3/18)
به این نکته اشاره فرمودند که زیبایی قرآن فقط در معانی و معارف آن نیست
بلکه الفاظ و زیبایی لفظی آن موجب می شد که کسانی که دلهایشان را قفل زده
بودند و بر روی قرآن بسته بودند وحاضر نبودند مفاهیم قرآن را در هنگام نزول
بفهمند و قبول کند، در مقابل زیبایی معجزه آسای این الفاظ درمی
ماندند...الفاظ و آهنگ قرآن،شیوه وسبک آن یک معجزه است.
در ادامه به این موضوع با جزییات بیشتری می پردازیم...
قرآن
معجزه پیامبر خاتم که در عظمتش باید به همین سخن بسنده کرد که گفتار و
کلام پروردگار بزرگ است و آیاتش متکفل هدایت بشر وضامن سعادت
انسانهاست.قرآن افراد بشر را در تمام شئون زندگی و در همه قرون و اعصار
رهبری می کند.
مجد،سیادت و سعادت همیشگی آنان را تضمین و تامین می نماید.
امیرمومنان علی علیه السلام در توصیف قرآن چنین می فرماید:
قرآن
آن نور مطلق است که غروب و افول بر آن راه ندارد، چراغ روشنی است که به
خموشی نگراید، آن دریای ژرف و پهناوری است که عمق آن پیدا نیست، آن راه
راست و مستقیمی است که رهروانش گمراه نگردد، پرتو تابانی است که ظلمت و
تاریکی به آن راه ندارد...(1)
«قرآن» کتابى است آسمانى که از طرف
خداوند بر قلب پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم در مدت بیست و سه
سال فرود آمده تا مردم غافل را هشیار و خواب زدگان را بیدار نماید و
خطراتى که آنها را احاطه کرده و گناهانى که در آن فرو رفته اند و شرک و
فسادى را که به آن آلوده شده اند به آنها یادآورى نماید.
قرآن اساس
آگاهى و بیدارى انسان و کتاب پاکسازى دل و جان است، دقت در محتواى این کتاب
از معارف و عقایدش گرفته تا راههاى استدلال صحیح آن و از قوانین اجتماعى
اش گرفته تا برنامه هایى که براى پاکسازى انسان در
آن طرح ریزى شده است همه دلیل حقانیت آن است، این محتواى عالى با این عمق
و عظمت، آن هم از فردى امّى و درس نخوانده که در عقب افتاده ترین محیط ها
به پاخاسته، خود دلیلى است بر عظمت پروردگار و نشانه اى است براى صداقتِ
آورند آن.
قرآن معجزه جاویدان
معجزه در
اصطلاح دانشمندان علم «کلام» عملی است که قوانین حاکم بر طبیعت را بشکند
به طوری که دیگران از انجام دادن آن عمل عاجز و ناتوان باشند که این عمل
گواه بر صدق گفتار مدعی مقامی از ناحیه خداوند می باشد.
چون اعجاز
شکستن قوانین طبیعت و انتخاب مسیری بر خلاف مجرای عمومی عالم آفرینش است
نمی تواند بدون اذن و عنایت خاص پروردگار از کسی به وقوع پیوندد و تا قدرت و
نیروی غیبی و خدائی در کار نباشد وقوع چنین عمل غیرطبیعی از هیچ کس امکان
پذیر نخواهد بود.
شناختن معجزه برای همه کس میسر و امکان پذیر نیست؛
بلکه تنها کسانی می توانند معجزه را از دیگر عملیات دقیق علمی و فنی تشخیص
دهند که در علوم و فنون مشابه آن معجزه، مهارت و تخصص داشته باشند.از
اینجاست که حکمت الهی اقتضا می کند هر پیغمبری را با معجزه ای مفتخر و مجهز سازد که با صنعت و فن مخصوص و معمول آن زمان و مکان هم سنخ و مشابه باشد.
روی
همین قانون کلی و حکمت الهی بود که خداوند به حضرت موسی علیه السلام عصا و
ید بیضاء عنایت کرد؛ زیرا در زمان وی سحر و جادوگری معمول بود. در زمان
حضرت عیسی هم طب یونان به اوج عظمت خود رسیده بود واطباء در سوریه و فلسطین
که از مستعمره های یونان بودند، معالجه های حیرت انگیزی را انجام می
دادند. لذا در چنین محیطی خداوند حکیم و توانا زنده کردن مردگان، شفا دادن
به امراض علاج ناپذیر، بینا نمودن کورمادرزاد را به عیسی عنایت کرد.
اما عرب جاهلی از میان انواع فنون و علوم تنها در فن فصاحت و بلاغت به
حد اعلای آن نائل و میان ملل جهان آن روز با فصاحت و سخن سرائی معروف
گردیده بود تا جایی که برای افتخار و مباهات، مجالس مسابقه شعر و خطابه
منعقد می نمودند. حکمت الهی اقتضاء نمود که پیامبر خاتم (صلى الله علیه و
آله) را با معجزه بیان و بلاغت خارق العاده قرآن مفتخر کند، به طوری که هر
عرب فصیح در برابر فصاحت و اسلوب شیوای قرآن زانوی عجز بر زمین زند و هر
شاعر سخنور و بلیغ،خود را در برابر بلاغت و حلاوت قرآن عاجز و درمانده
بیند.
جاذبه قرآن مجید
با این وصف قرآن که وحى الهى و
گفتار خداوند حکیم بود، و از فراز و زمان و مکان آمده بود و در فصاحت و
بلاغت و حلاوت و ملاحت و رسائى و شیوائى داراى جاذبه خاصى بود، بخصوص که
پیغمبر خاتم (صلى الله علیه و آله) آن را با سخن دلنشین هم قرائت مى کرد،
اثر خود را بخشید، و هر روز افراد جدیدى را به راه مى آورد. حتى خود سران
مشرکین و بزرگان قریش هم نمى توانستند از شنیدن آن خوددارى کنند.
ابن
هشام مورخ مشهور روایت مى کند که: یک شب ابوسفیان و ابوجهل و اخنس بن شریق
ثقفى هر یک به تنهائى و بدون اطلاع دیگرى آمدند تا از پشت دیوار خانه
پیغمبر، صداى تلاوت قرآن
او را بشنوند - هر کدام جائى را انتخاب کردند و تا هنگام طلوع فجر نشستند -
و گوش به تلاوت قرآن پیغمبر دادند، و همین که هوا روشن شد برخاستند که به
دنبال کار خویش بروند، ولى در میان راه هر سه با هم برخورد نمودند، و از
راز یکدیگر آگاه شدند، و به سرزنش هم پرداختند.
پس از آن که یکدیگر را
به خاطر آن کار ملامت کردند یکى به دیگران گفت: دیگر از این کارها نکنید که
اگر ساده لوحان، شما را در آن حال ببینند خود باعث شده اید که آنها را به
قرآن متمایل سازید. سپس متفرق شدند و این اتفاق سه شب پیاپی اتفاق
افتاد.(2)
معجزه برتر
قرآن آن نور مطلق است که غروب و افول بر آن راه ندارد، چراغ روشنی است که به خموشی نگراید، آن دریای ژرف و پهناوری است که عمق آن پیدا نیست، آن راه راست و مستقیمی است که رهروانش گمراه نگردد، پرتو تابانی است که ظلمت و تاریکی به آن راه ندارد...(1)
رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) غیر از قرآن، معجزات فراوان دیگری داشت مانند شق القمر و
حرف زدن سوسمار و تسبیح گفتن سنگریزه ها به فرمان وی. اما قرآن مجید از
تمام معجزات مهم تر و از همه آنها محکم تر و شگفت انگیزتر می باشد زیرا؛
عرب
بی سواد آن روز که از اسرار و رموز علم آفرینش و دقایق جهان هستی بی اطلاع
بود امکان داشت که در این معجزات شک کند و با چشم تردید به آنها بنگرد و
آنها را به یک سلسله علل و عوامل طبیعی و یا هنری که به آنها آشنایی نداشت
مستند بداند. ساده ترین این علل و اسباب که سحر و جادو بود، این معجزه را
نیز از مقوله و اقسام همان سحر و جادو بشمارد. ولی در برابر بلاغت و اعجاز
قرآن جای شک و تردیدی باقی نبود؛ زیرا خود آنان به فنون بلاغت آشناتر و به
اسرار آن واردتر بودند.
حلاوت و شیرینى الفاظ آن در قرائت، یکنواخت بودن
محتواى آن با آنکه در مدّت 23 سال نازل شده است، بیان علومى که تا آن زمان
خبرى از آنها نبود، پیشگویى امورى که بعداً به وقوع پیوست، اخبار از تاریخ
اقوام گذشته که نشانى از آنها باقى نمانده است، بیان قوانینى جامع و کامل
در همه ى ابعاد فردى و اجتماعى زندگى انسان، دور ماندن از هرگونه تحریف،
تغییر، کهنه شدن و به فراموشى سپرده شدن در طول قرن هاى متمادى دیگر جهات
اعجاز قرآن می باشد.
سخن پایانی:
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ
الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا
یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا(3)
بگو اى پیغمبر اگر جن و انس متفق شوند که مانند این قرآن کتابى بیاورند هرگز نتوانند هر چند همه پشتیبان یکدیگر باشند.
پی نوشت ها:
1- نهج البلاغه (صبحی صالح) خطبه 198
2- تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت
3- سوره الاسراء، آیه88
حامد شاد/کارشناس ارشد کلام اسلامی-بخش قرآن تبیان