یک آیه قرآن/ ملاک انسانیت چیست؟
خداوند متعال در آیهای از قرآن ،آفرینش بسیارى از جنّ و انس را براى دوزخ مىداند و در آیهاى دیگر خلقت جنّ و انس را براى عبادت مىشمارد.
آیه 179 سوره اعراف
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ ءَاذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَآ أُوْلَئِکَ کَالْأَنْعَمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَفِلُونَ
و همانا بسیارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفریدیم، (که سرانجامشان به آنجا مىکشد، چرا که) آنان دلهایى دارند که با آن حقّ را درک نمىکنند و چشمانى دارند که با آن نمىبینند و گوشهایى دارند که با آن نمىشنوند، آنان همچون چهارپایان، بلکه گمراهترند، آنان همان غافلانند.
* «ذَرَأ» از «ذَرْء»، در اصل به معناى پراکنده ساختن و انتشار است و در اینجا به معناى خلق، آفرینش و اظهار نمودن است.
* سؤال: قرآن، در این آیه، آفرینش بسیارى از جنّ و انس را براى دوزخ مىداند و در آیهاى دیگر خلقت جنّ و انس را براى عبادت مىشمارد، «و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»، [ذاریات، 56] کدام یک صحیح است؟
* پاسخ: هدف اصلى آفرینش، خداپرستى و عبودیّت است، ولى نتیجهى کار بسیارى از انسانها در اثر عصیان، طغیان و پایدارى در کفر و لجاجت، دوزخ است، گویا که در اصل براى جهنّم خلق شدهاند. حرف «لام» در «لجهنّم»، براى بیان عاقبت است، نه هدف. مانند نجّار که هدف اصلىاش در فراهم نمودن چوب، ساختن در وپنجرههاى زیبا از آن چوبها مىباشد، ولى کار به سوزاندن چوبهاى بىفایده در بخارى مىانجامد که آن هدف تبعى است.
* این مطلب، شبیه این جملهى حضرت على علیه السلام است که مىفرماید: خداوند فرشتهاى دارد که هر روز با صداى بلند مىگوید: «لِدوا للموت و اجمعوا للفناء و ابنوا للخراب» [نهج البلاغه، قصار 132] بزایید براى مرگ و بسازید براى خرابى، یعنى پایان تولّد، مرگ، پایان ثروتاندوزى، فنا و پایان ساختمان، خرابى است.
* آرى، انسانهایى که هویّت انسانى خود را از دست دادهاند، جایگاهى جز آتش براى آنان نمىباشد، «ان تحسب انّ اکثرهم یسمعون او یعقلون ان هم الاّ کالانعام بل اضلّ سبیلاً» [فرقان، 44] چنانکه خود آنان نیز اعتراف مىکنند که اگر دستورات الهى را شنیده بودند و تعقّل مىکردند، دیگر در جهنّم جاى نداشتند. «قالوا لو کنّا نسمع او نعقل ما کنّا فى اصحاب السعیر» [مُلک، 10]
* انسان در داشتن چشم، گوش و زبان، شبیه حیوان است، ولى کیفیّت و هدف بهرهبردارى انسان از نعمتها باید بهتر و بیشتر باشد، وگرنه همچون حیوان بلکه پستتر از آن است. انسان باید علاوه بر ظاهر، ملکوت را ببیند و علاوه بر سر و صداهاى ظاهرى، زمزمههاى باطنى و معنوى را بشنود.
آدمىزاده طرفه معجونى است از فرشته سرشته، و زحیوان
گر رود سوى این، شود به از این ور رود سوى آن، شود پس از آن
* فرجام بسیارى از انسانها و جنّیان، دوزخ است. «ذرأنا...»
* جنّ هم مثل انسان، تکلیف و اختیار، کیفر و پاداش دارد. «من الجنّ و الانس»
* ملاک انسانیّت، فهم پذیرش معارف و تکالیف دینى است، وگرنه انسان مانند حیوانات است. «اولئک کالانعام»
* کسى که با وجود توانایى از نعمتهاى الهى بهرهى صحیح نبرد، بدتر از موجودى است که اساساً فاقد آنهاست. «بل هم اضلّ»
* انسانهاى غافل و بىبصیرت، (در بىتفاوتى، شکمپرستى، شهوتپرستى، استثمار شدن و محرومیّت از لذّت معرفت) مانند چهارپایان مىباشند. «اولئک کالانعام»
* غافلان، از حیوانات هم بدترند. «بل هم أضلّ اولئک هم الغافلون»
* انسانهاى بىبصیرت، از هدف، خدا، خود، امکانات، آخرت، ذریّه، آیات الهى، قانون خدا، الطاف گذشته و گناهان خویش غافلند. «اولئک هم الغافلون»
* دوزخى شدن بسیارى از انسانها، به خاطر بهرهنبردن از نعمتهاى الهى در مسیر هدایت و کمال است. زیرا با داشتن چشم، گوش و دل، خود را به غفلت زدهاند. «اولئک هم الغافلون»
منبع: باشگاه خبرنگاران
انتهای پیام/خبرگزاری تسنیم