کتابهاى آسمانى انبیاء، مویّد یکدیگرند
اناجیل بسیارى که بین مسیحیان متداول است، حتى معروفترین آنها یعنى انجیل هاى چهارگانه (لوقا، مرقس، متى و یوحنا) وحى الهى نیستند، همان گونه که خود مسیحیان نیز انکار نمى کنند که این انجیل هاى موجود، همه به دست شاگردان، یا شاگرد شاگردان، حضرت مسیح علیه السلام و مدت ها بعد از او نوشته شده است، منتها آنان ادعا مى کنند که شاگردان مسیح، این اناجیل را با الهام الهى نوشته اند.
نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ (آل عمران ـ 3)
او کتاب را به حقّ بر تو نازل کرد، که تصدیق کننده کتابهاى پیشین است و (او بود که) تورات و انجیل را فرو فرستاد.
نکته ها:
1- "حق" در اصل به معنى "مطابقت و هماهنگى" است و به همین دلیل به آنچه با واقعیت موجود، تطبیق مىکند، حق گفته مىشود، و اینکه به خداوند "حق" مىگویند به خاطر آن است که ذات مقدس او بزرگترین واقعیت غیر قابل انکار در عالم هستى است.
به عبارت روشنتر: حق یعنى موضوع ثابت و پابرجایى که باطل به آن راه ندارد.
در آیه مورد بحث، باء "بالحق" به اصطلاح براى "مصاحبت" است، یعنى اى پیامبر! خداوند، قرآن را که همراه با نشانههاى واقعیت است بر تو فرو فرستاد.
2- "تورات" در اصل یک لغت عبرى است که به معنى"شریعت و قانون" مىباشد و سپس به کتابى که از طرف خداوند بر موسى بن عمران علیهما السلام نازل گردید گفته شده، و گاهى به مجموعه کتب "عهد عتیق" و گاهى به "اسفار پنجگانه" آن نیز گفته مىشود.
توضیح اینکه: مجموعه کتب یهود که "عهد عتیق" نامیده شده، مرکب از تورات و چندین کتاب دیگر مىباشد، تورات داراى پنج بخش است که به نام هاى: سفر "پیدایش"،سفر "خروج"، سفر "لاویان" سفر "اعداد"، و سفر "تثنیه" نامیده شده است، این قسمت از کتب عهد قدیم، شرح پیدایش جهان و انسان و مخلوقات دیگر و قسمتى از زندگى انبیاء پیشین و موسى بن عمران و بنى اسرائیل و احکام این آیین مىباشد.
کتب دیگر این مجموعه که در واقع نوشتههاى مورخان بعد از موسى علیه السلام است شرح حالات پیامبران و ملوک و پادشاهان و اقوامى است که بعد از موسى بن عمران به وجود آمدهاند.
ناگفته پیدا است که غیر از اسفار پنجگانه تورات، هیچ یک از این کتب، کتب آسمانى نیستند و خود یهود نیز چنین ادعایى را ندارند و حتى "زبور" داوود که آن را به عنوان "مزامیر" مىنامند، شرح مناجات ها و اندرزهاى داوود است.
و اما در مورد اسفار پنجگانه تورات، قرائن روشنى در آنها وجود دارد که نشان مىدهد اینها نیز کتب آسمانى نیستند، بلکه کتاب هاى تاریخى هستند که بعد از موسى بن عمران نوشته شده است، زیرا در آنها شرح وفات موسى علیه السلام و چگونگى تدفین او و پارهاى از حوادث بعد از وفات موسى نیز آمده است.
به علاوه محتویات این کتب که آمیخته با خرافات فراوان و نسبت هاى ناروا به انبیاء و پیامبران الهى و بعضى سخنان کودکانه مىباشد، گواه دیگرى بر ساختگى بودن آنها است.
شواهد تاریخى نیز نشان مىدهد که تورات اصلى از میان رفت و بعداً پیروان موسى بن عمران، این کتاب ها را به رشته تحریر در آوردند.
3- "انجیل" در اصل، کلمه یونانى است که به معنى"بشارت" یا "آموزش جدید" آمده است و نام کتابى است که بر حضرت عیسى علیه السلام نازل شده است.
قابل توجه اینکه قرآن در آیه مورد بحث و هر جا که از کتاب عیسى علیه السلام نام برده "انجیل" را به صورت مفرد آورده است، و نزول آن را از طرف خدا معرفى مىکند، بنابر این اناجیل بسیارى که بین مسیحیان متداول است، حتى معروفترین آنها یعنى انجیل هاى چهارگانه (لوقا، مرقس، متى و یوحنا) وحى الهى، نیستند، همان گونه که خود مسیحیان نیز انکار نمىکنند که این انجیل هاى موجود، همه به دست شاگردان، یا شاگرد شاگردان، حضرت مسیح علیه السلام و مدت ها بعد از او نوشته شده است، منتها آنان ادعا مىکنند که شاگردان مسیح، این اناجیل را با الهام الهى نوشتهاند.
بنابراین طبق تصریح مورخان مسیحى و طبق گواهى صریح اناجیل و سایر کتب و رسالههاى عهد جدید، هیچ یک از اینها، کتاب آسمانى نیستند و عموماً کتاب هایى هستند که بعد از مسیح علیه السلام نگاشته شدهاند و از این بیان، چنین نتیجه مىگیریم که انجیل، کتاب آسمانى مسیح از میان رفته و امروز در دست نیست، تنها قسمت هایى از آن را شاگردان مسیح در اناجیل خود، آوردهاند که متأسفانه آن نیز آمیخته با خرافاتى شده است.
اما اینکه بعضى مىگویند: مسلمانان نباید در صحت اناجیل و تورات موجود، تردید کنند، زیرا قرآن مجید آنها را تصدیق کرده است و به صحت آنها گواهى داده، پاسخ آن در جلد اول تفسیر نمونه صفحه 210 در ذیل آیه "و آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ" مشروحاً خاطر نشان شده است.
پیامهای این آیه:
1ـ آمدن کتب آسمانى، جلوهاى از قیّومیّت خداست. «الْقَیُّومُ نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ»
2ـ نزول قرآن بر پیامبر، مربوط به شخصیّت او و تکریم خداوند از اوست. «نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ» کلمه «عَلَیْکَ» مقدّم بر کلمه «الْکِتابَ» است.
3ـ قرآن از هرگونه باطلى مصونیّت داشته و منطبق با حقیقت است. «بِالْحَقِّ»
4ـ کتابهاى آسمانى انبیاء، مویّد یکدیگرند. «مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ»
5ـ تصدیق کتب آسمانى پیشین، عاملى براى وحدت خداپرستان و یکى از شیوههاى دعوت دیگران است. «مُصَدِّقاً»
6ـ تصدیق قرآن نسبت به تورات و انجیل، حقّى بزرگ بر ادیان سابق است، وگرنه با خرافاتى که وارد تورات و انجیل شده، آسمانى بودن آنها به کلّى فراموش مىشد. «مُصَدِّقاً»
7ـ با آنکه مراحل تربیت الهى، ابزار و دستور العملهاى آن در هر زمان و شرایط متفاوت بودهاند، ولى از آهنگ تکاملى و وحدت در هدف برخوردارند. «مُصَدِّقاً»
منابع:
تفسیر نمونه ج 2
تفسیر نور ج 2
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=286059