از چه سنی امام معصوم است؟
آیا عصمت ائمه معصوم علیهم السلام مربوط به قبل از امامت آنهاست یا بعد از امامت به درجه عصمت دست یافتند یعنی ابتدائاً معصوم بودند بعد امام شدند یا امامت سبب شد که معصوم شوند؟
پاسخ:
اینکه عصمت قبل از امامت بوده یا بعد از امامت بحث رتبه ای مطرح می شود و ظاهراً کسی که معصوم نباشد نمی تواند امام باشد. پس از نظر رتبه می توانیم بگوییم که عصمت قبل از امامت درست است اما زماناً بخواهیم بحث بکنیم ممکن است به گونه دیگری باشد.
در باره پیامبران بین مسلمان ها اختلاف است. اهل سنت که به دسته های متعدد تقسیم می شوند برخی از آنها معتقد هستند که پیامبران قبل از رسالتشان معصوم نیستند اما بعد از مبعوث شدن معصوم می شوند به معنای زمانیش نه به معنای رتبه ای.
بعضی ها معتقد هستند که قبل از بلوغ معصوم نیستند اما بعد از بلوغ معصوم می شوند که انظراتشان در این زمینه خیلی متعدد است.
بعضی دیگر می گویند که از کبائر معصوم هستند و غیر کبائر معصوم نیستند.
بعضی هم معتقد هستند که از گناهان عمدی معصوم هستند اما از گناهان سهوی معصوم نیستند.
برخی دیگر معتقد هستند که از کذب و زنا معصومند ولی از بقیه گناهان ممکن است معصوم نباشند .
گروه هایی هم مثل حشویه نیز اصلاً اصل عصمت را قبول ندارند.
از نظر شیعه امام و پیغمبر مطلقاً معصوم است به طوری که هم در نوع مطلقند یعنی از هر نوع گناه عمدی، سهوی، صغیره، کبیره و هم در زمان قبل از بلوغ ، بعد از بلوغ ، قبل از امامت ، بعد از امامت مطلقاً معصومند.
از نظر علمای شیعه امام و پیغمبر عصمتشان هیچ قیدی ندارد. برهان هایی هم که اقامه می کنند برای عصمت ، آن برهانها هم حدی ندارد. به عنوان مثال برهانی که می گوید هدف از آفرینش این است که انسان به کمال برسد و انسان بدون راهنما که امام یا پیغمبر است ، به کمال نمی رسد و اگر این راهنما مورد اطمینان نباشد و احتمال گمراهی در او باشد انسان به او اعتماد نمی کند تا از او اطاعت کند و این برهان فقط بعد از رسالت او را شامل نمی شود.
کسی که تا دیروز گناه می کرده ، تا دیروز اشتباه می کرده حالا امروز می گوید من امام شدم ، اگر به این شکل باشد از کجا اطمینان حاصل می شود که این شخص واقعاً راهنمای خوبی است و انسان را به مقصد می رساند ؟ باز هدف تأمین نشده و آن فلسفه و غرض حاصل نمی شود و برهان ناقص است. چنان که لطف هم اقتضائش این است.
اگر ما برهان لطف را هم بر اثبات امامت یا نبوت بخواهیم اقامه بکنیم ، مقتضای برهان لطف هم این است که به حد نهایتش برسد. آن کسی که خداوند از باب لطف برای بندگانش انتخاب کرده مقتضایش این است که از هر نظر کامل باشد. طبیعی است کسی که همه عمرش معصوم بوده بهتر از آن کسی است که بخشی از عمرش گناه می کرده و بخشی از عمرش مرتکب گناه نشده است.
از همه اینها که بگذریم براساس آیه 124 سوره بقره امام باید مطلقاً معصوم باشد یعنی هم قبل از امامت ، هم بعد از امامت. آیه شریفه می فرماید:
" و اذا بتلی ابراهیم ربه بکلمات فأتمهن قال إنی جاعلک للناس إماما قال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین "
ابراهیم وقتی به مقام امامت رسید که اواخر عمر و بعد از رسالتش بود ، از خدا تقاضا کرد که آیا این سمت به ذریه من و فرزندان من هم می رسد؟ خداوند فرمود که عهد من به ظالمین نمی رسد. بس این فرمایش خداوند متعال و این تقاضای حضرت ابراهیم علی نبینا وآله وعلیه السلام از چهار حال خارج نیست و چهار دسته بیشتر نداریم:
دسته اول کسانی که اول عمرشان ظالم بودند آخر عمرشان هم ظالمند.
دسته دوم کسانی که اول عمرشان خوب بودند بخش دوم عمرشان ظالمند.
دسته سوم کسانی که اول عمر شان ظالم بودند الان عادل و خوبند.
دسته چهارم کسانی که اول عمرشان خوب بودند ، ظالم نبودند الان هم ظالم نیستند.
دسته اول و دوم مطمئناً موضوع سوال حضرت ابراهیم (علیه السلام) نبود زیرا از آن پیغمبر اولو العزم با آن مقام، با آن آگاهی و حد معرفت توحیدیش بعید است که ازخدا بخواهد کسی که الان ظالم است حال چه قبلاً خوب بوده الان ظالم شده و چه قبلاً هم ظالم بوده الان هم ظالم هست را به عنوان امام و رهبر مردم قرار بدهد، قطعاً حضرت ابراهیم علیه السلام چنین تقاضایی نکرده.
اما دسته دیگر، یکی کسانی که ابتدای عمرشان بد بودند الان خوبند و ظالم نیستند. خداوند می فرماید:
" لاینال عهدی الظالمین " این فرمایش خداوند باید یک مصداق داشته باشد وآن دسته آخر یعنی کسانی که ابتدای عمرشان خوب بودند الان هم خوبند می باشد.
بس دو دسته اول و دوم که اصلاً موضوع سوال حضرت ابراهیم علیه السلام نبودند یعنی تخصصاً خارج بود. از دو دسته بعدی هم یکی را خداوند تخصیص زد یعنی فقط یک دسته می ماند و آن کسی که هرگز ظالم نباشد. در اینجا ظالم نبودن دقیقاً به این معناست که هیچ گونه ظلمی نکرده و این معادل عصمت است چون گاهی معنای ظلم ، گناه است.
ظلم در قرآن به سه معنا به کار رفته:
یکی ظلم به خدا که شرک است یعنی انسان در اعتقاداتش اشکال داشته باشد " إنّ الشرک لظلم عظیم" .
دوم ظلم به نفس است یعنی انسان هر گناهی که مرتکب بشود به نفس خودش ظلم کرده است. هر گناهی به همان حدی که آن گناه کوچک یا بزرگ باشد به همان میزان انسان به خودش ظلم کرده است.
دسته سوم کسانی که به دیگران ظلم می کنند.
بنابراین هر سه نوع ظلم که در قرآن آمده شامل گناه می شود و گناه است و ظالم یعنی کسی که گناه می کند بس امامت به ظالمین نمی رسد یعنی امام باید معصوم باشد.
بنابراین اگر امام قبل از امامتش هم معصوم است جزء عنایات ذات حق تعالی است. و در یک جمله باید گفت که چون خدا می خواست به اینها مسئولیت سنگینی را بدهد باید آنها را حفاظت می کرد و زمینه ها را آماده می کرد که یکی از آن زمینه ها عصمت آنان است.
فرآوری: جعفری
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف