چه آیاتی در قران درباره اهل بیت علیهم السلام نازل شده است؟
به گزارش خبرآنلاین قرآن مجید، با آیات صریح و کنایات لطیف خود به
جایگاه بلند امام علی(علیه السلام) و اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) ، اشارت دارد. قرآن در جای
جای خود، ندای حقّانیّت علی(علیه السلام) را سر داده و فضل او را اعلام داشته و در
آیه آیهاش به صراحت یا کنایت، اوصاف او را بازگو میکند. گاه او را «نبأ
عظیم»، «صراط مستقیم»، «سابق بالخیرات»، «من عنده علم الکتاب»، «مؤمن
بالله»، «مجاهد فی سبیل الله»، «حبل الله»، «عروه الوثقی»، «آورنده راستی»،
«تصدیق گر حق»، «نور نازل به همراه پیامبر»، «شاهد» و «تالی او»، «اذن
واعیه»، «کسی که سینه او را خدا برای اسلام گسترش داده»، و «کسی که جان
خویش را در برابر مرضات خدا میفروشد» و ... مینامد.
گاه از او و
فرزندانش با عنوانهایی چون: «صادقون»، «مطهرون»، «فائزون»، «متوسّمین»،
»راسخون فی العلم»، «سابقون»، «مقرّبون»، «متقون»، «خاشعون»، «مصطفون»،
«ابرار»، «اولوالامر»، «اهل الذکر»، «وارثان کتاب»، «آیات»، «نذر»، «امّت
هادی به حقّ»، «بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه»، «خیر البریّه» و
«اولوالالباب» یاد میکند.(28) ابن عباس میگوید: «خدا در قرآن آیهای نازل
نفرمود که خطاب آن «یا ایّها الّذین آمنوا» باشد، جز آن که علی(علیه السلام)، امیر و
شریف آن آیه است.»(29) نیز عکرمه از ابن عباس نقل میکند: «در قرآن آیهای
نیست که «الّذین آمنوا و عملو الصالحات» داشته باشد، جز آن که علی(علیه السلام)،
امیر و شریف آن آیه است و کسی از اصحاب پیامبر نیست جز آن که خدا او را (در
قرآن) مورد عتاب خویش قرار داده است. ولی علی(علیه السلام)را جز به نیکی یاد نفرموده
است.»(30) ابن عباس میگوید: «آنچه درباره علی(علیه السلام)از کتاب خدا نازل شده
است، درباره هیچ کس نازل نشده است.»(31) و همو گفته است: «درباره
علی(علیه السلام)سیصد آیه نازل شده است.»(32) مجاهد میگوید: «نزل فی علیّ سبعون آیه
لم یشرکه فیها احد.»(33) درباره علی(علیه السلام) هفتاد آیه نازل شده است که هیچ کس
در آنها با او شریک نیست. امام علی(علیه السلام)خود (بنابر روایت عامّه و خاصّه)
فرمود: «نزل القرآن ارباعاً، ربع فینا و ربع فی عدونّا و ربع سنن و امثال و
ربع فرائض و احکام و لنا کرائم القرآن.»(34) قرآن، بر چهار گونه نازل شده
است (آیات قرآن به چهار دسته تقسیم میشود): ربع آن درباره ما، ربعی درباره
دشمنان ما و ربعی آداب و مثلها و ربعی واجبات و احکام است و فرازهای بلند
قرآن (کرائم القرآن) از آنِ ماست. و روایتی نزدیک به این مضمون از امام
علی(علیه السلام) و دیگر امامان معصوم رسیده است. از این روست که اسباب نزول وارده
درباره اهل بیت(علیهم السلام) و آیات نازل درباره ایشان، مورد توجّه و نظر ویژه
مصنّفان و مفسّران و محدّثان (اعمّ از شیعه و سنّی) قرار گرفته و جایگاه
مهمّی نزد ایشان داشته است.
در این گونه تألیفات (خصوصاً در قرون اولیه
اسلام) دهها کتاب با عنوانهایی چون: «ما نزل فی علیّ(علیه السلام)» یا «ما نزل فی
اهل البیت(علیهم السلام)» به چشم میخورد که بزرگانی چون: ثقفی (متوفی: 283)، حبری (م:
286)، ابن شمّون (قرن 4)، فرات کوفی (قرن 4)، ابن ابی الثلج بغدادی (م:
325)، ابن ماهیار (م: 328)، جلودی بصری (م: 332)، ابوالفرج اصفهانی (م:
356)، خیبری (م: 376)، مرزبانی (م: 378)، جوهری (م: 401)، شیخ مفید (م:
413)، حافظ ابو نعیم اصفهانی (م: 430)، حاکم حسکانی (قرن 5) ابن فحام
نیشابوری (م: 458)، ابن بطریق (م: 600) و دیگران به تصنیف آنها همّت
گماردهاند. صدها مورّخ و محدّث و مفسّر نیز در موسوعههای تفسیری و روایی و
تاریخی خود (شیعی و سنّی)، به نقل روایت اسباب نزول وارده درباره علی و
اهل بیتکم(علیهم السلام) پرداختهاند.
آیات نازل شده درباره اهل بیت علیهم السلام
تعبیر
نزول آیه درباره اهل بیت و خصوصاً علی(علیه السلام)و آیات نازله درباره ایشان،
تعبیری بسیار رایج و شایع است که در روایات اهل بیت(علیهم السلام) و سخنان اهل تفسیر و
حدیث در موارد فراوان و در ذیل دهها، بلکه صدها آیه قرآن به چشم میخورد.
بررسی دقیق این مقوله نیازمند تحلیل و تحقیق در چندین زمینه است؛ از جمله:
الف. مقصود از نزول آیه درباره اهل بیت(علیهم السلام) .
ب. تاریخچه و سابقه تعبیر یاد شده در متون روایی و تفسیری.
ج. شمار آیات نازله درباره اهل بیت(علیهم السلام).
د. دستهبندی آیات نازله درباره اهل بیت(علیهم السلام) به دستههای ذیل:
1. آیاتی که درباره ایشان نازل شده است.
2. آیاتی که بر ایشان تأویل شده است.
3. آیاتی که از باب جری و تطبیق بر ایشان منطبق شده است.
4. آیاتی که شامل اهل بیت(علیهم السلام) نیز بوده است.
ﻫ . تفکیک میان آنچه درباره ایشان و غیر ایشان به طور مشترک نازل شده و آنچه در خصوص آنان است.
و. شمار هر یک از دستههای فوق آیات.
ز. علّت عدم تصریح به نام علی(علیه السلام) در این آیات. و...
ما
در این جا قصد پرداختن به هیچ یک از زمینههای یاد شده را نداریم، تنها
آنچه به اختصار میتوان گفت این است که همه آیات نازله درباره علی(علیه السلام) و
فرزندان او که در شأن ایشان سخن گفته و بر حق و منزلتشان تأکید و تصریح
دارد، از چهار گونه خارج نیست.
1. آیاتی که به مناسبت صدور عملی یا
رویکرد واقعهای نازل شده است؛ همچون آیه: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی
نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ ...» بقره / 207 که در لیله المبیت و
به مناسبت خوابیدن علی(علیه السلام)در رختخواب پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل شده است. و نیز مانند: «
أَجَعَلْتُمْ سِقَایَهَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ
کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ ...» توبه/19 که در جریان
مفاخره و مناظره علی(علیه السلام) با عبّای و شیبه و ... فرود آمده است. گفتهاند این
گونه آیات بر دیگران نیز قابل صدق است، زیرا ملاک، عموم لفظ و اطلاق آیه
است و نه خصوص مورد سبب نزول.
2. آیاتی که تنها علی(علیه السلام)یا ائمّه(علیهم السلام) بدان
مقصودند و مصداقی جز ایشان نداشته و ندارد؛ همانند آیه ولایت که در واقعه
بخشش انگشتری از سوی علی(علیه السلام)در رکوع نماز نازل شده و نیز مانند آیه تطهیر و
مبادله و ... روشن است که این دسته از آیات، قابل انطباق بر دیگران نیستند.
3.
پارهای از آیات که علی یا اهل بیت(علیهم السلام)، کاملترین و بارزترین مصادیق آن
هستند؛ گرچه مصادیقی جز ایشان نیز داشته باشد. تمامی آیاتی که با خطاب «یا
ایّها الّذین آمنوا» نیامده است، جز این که علی(علیه السلام)امیر و شریف آن است.»(35)
4. آیاتی که جز علی(علیه السلام) کسی بدان عمل نکرده است؛ مانند آیه نجوی.
اینک
آنچه مورد نظر ما در این نوشتار است، تنها آن دسته از آیات است که دارای
سبب نزول به معنای اصطلاحی آن بوده باشد. به این معنا که در زمینه وقوع
واقعهای و یا در پاسخ سؤال مطرح شدهای از سوی مردم، بر پیامبر نازل شده
باشد و این گونه آیات در هر یک از دستههای چهارگانه فوق وجود دارد.
1.
این که باید توجّه داشت بسیاری از آیات، درباره علی(علیه السلام)نازل شده و دارای سبب
نزول نیز بوده است، ولی اکنون به علل گوناگون، سبب نزول آن به دست ما
نرسیده و از میان رفته است. و چه بسا بسیاری از آیاتی که اکنون در عدد آیات
بدون سبب نزول به شمار میآید و اصطلاحاً تأویل بر اهل بیت(علیهم السلام) میشود، از
این دسته باشد. بنابراین، نمیتوان آیات دارای سبب نزول را منحصر در آنچه
در دست است، دانست.
2. از جهتی هدف اصلی علم اسباب نزول، به دست آوردن
این مهم است که منظور از اشارات و کنایات فراوانی که در جای جای قرآن به
چشم میخورد چه کسانی هستند و از سوی دیگر، در روایات پرشماری که از
پیامبر(صلی الله علیه وآله)رسیده است، بر مقصود بودن علی(علیه السلام)در بسیاری از آیات تصریح شده است.
مانند این آیه: « إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ » بیّنه/6 که آن حضرت پس از تلاوت، رو
به علی(علیه السلام)کرده، فرمود: «آنان (خیر البریّه) تو و شیعیان تو هستند.»(36)
بنابراین، آیاتی از این دست را (گر چه در شمار آیات دارای سبب نزول نیستند)
با اطمینان بیشتر میتوان نازل شده درباره اهل بیت(علیهم السلام) دانست. اساساً همین
که قرآن کریم به بهانهای گوناگون از ایشان تجلیل کرده است، خود با
اهمیّتتر از نزول آیه به طور مستقیم درباره ایشان است. اکنون به موضوع
اصلی بحث پرداخته و در حدّ مجال، آیات نازله درباره اهل بیت(علیهم السلام) را که دارای
سبب نزول اند میآوریم. نخستین آیه از آیات مورد نظر، آیه «مباهله» است.
نزول آیه مباهله در شأن اهل بیت(علیهم السلام)
«فمن حاجّک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع أبنائنا و أبنائکم و نسائنا و نسائکم و أنفسنا و أنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین»(37) پس هر که در این امر (عیسی) با تو به بحث و مجادله برخیزد، با وجود این که آگاهی به این مسأله [از جانب خدا] بر تو رسیده است، [راه بحث و مناظره فروگذار و به مباهله برخیز] پس بگو: بیایید، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما خود و شما خودتان را فرا خوانیم، آن گاه دعا و تضّرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
ارتباط آیه مباهله با منزلت اهل بیت(علیهم السلام)
بسیاری از دانشمندان عامّه و نیز تمامی علمای امامیّه، میان آیه مباهله، اهل بیت(علیهم السلام) و منزلت آنان، ارتباطی وثیق و آشکار قائل شدهاند. چنانکه در روایات ائمه معصومین(علیهم السلام) بر این واقعیت تأکید شده است. علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) در مجلس مأمون برای اثبات فضیلت عترت(علیهم السلام) بر سایر امّت، به این آیه استدلال فرموده است: از امام علی(علیه السلام) سؤال میشود: «آیا خداوند «إصطفا» را در کتابش تفسیر کرده و توضیح داده است؟ امام(علیه السلام)پاسخ میدهد: آری، به طور صریح و روشن در دوازده مورد تفسیر کرده است. آن گاه امام(علیه السلام) مواردی را یاد میکند و چنین ادامه میدهد: امّا مورد سوم: هنگامی است که خداوند پاکان را از میان خلقش برگزیده و پیامبرش را امر کرده که همراه با آن برگزیدگان، برای مباهله با اهل نجران، اظهار آمادگی کند و فرموده است: «فمن حاجّک فیه بعد ما جائک من العلم ...» عالمان حاضر در آن مجلس میگویند: مراد از «أنفس» در آیه، خود پیامبر(صلی الله علیه وآله)است و نه شخص دیگری. امام (علیه السلام)میفرماید: «مقصود علی ابن ابی طالب است، به دلیل سخن پیامبر(صلی الله علیه وآله)که در جریان بنوولیعه فرمود: به سوی ایشان مردی را خواهم فرستاد مانند خودم و در آن جا مقصود پیامبر(صلی الله علیه وآله)، علی ابن أبی طالب(علیه السلام) بود. بنابراین، در آیه نیز مراد از نفس پیامبر(صلی الله علیه وآله)، علی(علیه السلام) و مقصود از «ابناء» در آیه، حسنین، و مقصود از «نساء»، فاطمه(علیها السلام) است. زیرا خصوصیات در آیه منطبق بر آنان است و این فضلی است که هرگز برای بشریت بعد از آنان نیامده و شرف بزرگی است که کسی در آن بر ایشان پیشی نگرفته است، چه این که علی (علیه السلام)، نفس پیامبر(صلی الله علیه وآله)معرّفی شده است.»(38)
نظر مفسّران اهل سنّت درباره آیه مباهله
1.
علاّمه سید محمود آلوسی، در تفسیر روح المعانی مینویسد: «هیچ مؤمنی در
دلالت آیه بر فضل خاندان پیامبر(ص)تردید نمیکند و پندار ناصبیها که این
آیه دلالت بر فضل اهل بیت(علیهم السلام) ندارد، هذیان و نشانهای از تماسّ با شیطان
است.»(39)
2. جار الله زمخشری: «قویترین دلیل بر فضیلت اصحاب کساء، آیه مباهله است.»(40)
3.
فخر رازی: «در درستی روایت آمدن پیامبر(صلی الله علیه وآله)همراه علی و حسن و حسین و
فاطمه(علیها السلام) برای مباهله بین اهل تفسیر و حدیث، شبهه اتفاق است.» سپس روایتی
را نقل میکند به این مضمون: «پیامبر(صلی الله علیه وآله) بعد از اجتماع آن افراد (اهل بیت)،
آیه تطهیر را تلاوت کرده است.»(41) جز این مفسّران، دیگران نیز به دلالت
آیه مباهله بر فضیلت اهل بیت(علیهم السلام) تصریح کردهاند، که از مطرح ساختن همه آنها
به دلیل مقدّمی بودن این نگاه، میگذریم.
پینوشتها:
28
. رجوع کنید به: حاکم حسکانی، شواهد التنزیل ؛ فیزوزآبادی، فضائل الخمسه
من الصحاح الستّه؛ بحرانی، غایه المرام؛ استرآبادی، تأویل الآیات الظّاهره ،
و... .
29 . حاکم حسکانی، شواهد التنزیل ،1/64.
30 . حاکم حسکانی،
شواهد التنزیل ،1/30؛ متقی هندی، کنز العمّال ، 15/94؛ قندوزی حنفی، ینابیع
المودّه/126. 31 . حاکم حسکانی، شواهد التنزیل ،1/52.
32 . حاکم حسکانی، شواهد التنزیل ،1/52؛ قندوزی حنفی ،ینابیع المودّه /126.
33 حاکم حسکانی، شواهد التنزیل ،/57و62.
34
. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار ، 24/305 به نقل از: کراجکی، کنز الفوائد؛
قندوزی حنفی، ینابیع المودّه /126. 35 .رجوع کنید به پاورقی شماره 29.
36 . حاکم حسکانی، شواهد التنزیل ،2/459،473، حدیث 125تا 1148.
37 . آل عمران/61.
38
. شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، 1/231-232؛ سید شریف رضی، حقائق التأویل،
(مؤسسه بعثت) /230-237. 39 . سید محمد آلوسی، روح المعانی ، (بیروت) ،
3/190.
40 . جارالله زمخشری، الکشاف، 1/370.
41 . فخر رازی، تفسیر کبیر، 8/85.
منبع:
تلخیص از مقاله «اهل بیت و اسباب نزول»، حسن حکیمباشی و سید علی موسوی،
مجله پژوهشهای قرآنی، شماره 1، ویژه اسباب نزول، بهار 1374
/62304